سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      سرو زمین

      شعری از

      ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )

      از دفتر به رنگ دل ( مجموعه اشعار نو و تصنیف ها ) نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۲۳:۴۵ شماره ثبت ۸۷۷۲۱
        بازدید : ۳۹۲   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )

      سرفرازی به بلندای جهان ای ایران
      سربلندی نفس خسته ی دوران ایران
      .
      زادگاهی پر ادراک و ظهور
      خواستگاهی همه تندیس غرور
      .
      وطنم آه چه سردی و غریب
      سرزمینم چه صبوری و خموش
      چه غریبانه به ما می نگری
      سرزمینم بزن آهنگ سحرگاه خروش
      .
      سرزمین ، سرو زمین
      .
      شاید این جمع دو گل واژه ی سرو است و زمین
      که وِ یِ آن به گذرگاه زمان افتادست
      .
      سرو سبزی به بلندای وطن
      و زمینی به تن گستره ی خسته ی خاک
      خسته از فاصله ها
      بر زبانش گله ها ؛
      که خزر گوهر من بود و کنون نیست که نیست
      و شقایق جگر سوخته ام بود که هست
      .
      و هنر بال و پر محترمم بود که بود
      کرکس و زاغ بر این بام نشستند و سپس
      ساز مستانه ی آن سوزاندند
      نفسش ببریدند
      قلمش خشکاندند
      قند شیرین لبانش بردند
      پرنیان از قد و بالای وطن دزدیدند
      به تنم جامه ی پشمین عرب پوشاندند
      .
      آری ای فرزندان
      شادمانی پسر خوب ترم بود که نیست
      تسلیت آن پسر نا خلفم بود که هست
      .
      صد هزاران فریاد
      سال هایی تاریک
      سرزمینی که فقط شخم زدند
      هیچ کس دانه ی مهری ننشاند
      هیچ کس جوهر عشقی نفشاند
      هر که آمد تبری بر قد این سرو نشاند
      هر که آمد قدمی از تن این خاک فروخت
      .
      باز با این احوال
      زنده باد ایرانم
      به امیدی که شود باز همان سروِ زمین
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      6