دیوانه از قفس پرید

درود استاد عزیز
بسیار بجا و زیبا بود
مبین مشکلات جامعه ما
دستمریزاد

سلام وارادت
همیشه قلمتان وزین نویساباد
دلچسب و زیبا شعری بود
هزاران درود

سلام درود بر شاعر گرامی
زیبا و دلنشین سروده اید

درود بر استاد شاهرخ بزرگوار
با اختلاف بهترین و زیباترین شعری بود که در این باب خواندم
زنده باد استاد ارجمند 🌹🌹

سلام ...جناب شفیعی عزیزوبزرگوار
سپاس از انتشار این شعر ارجمند
درود بر اندیشه واحساس شما

درود بر دوست ادیب و صاحب دل
⚘🌿⚘🌿⚘

بسیار عالی گفتید

مثل همیشه زیبا و خاص
دروددد 🌹🌹🌹🌹

سلام ودرود جناب شاهرخ گرامی🌹
خواندم ولذت بردم. بسیار زیبا بود.
زنده باشید و شعرتان برقرار.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درودها بر نگاه نقادانه و فلسفی شما

عرض ادب و ارادت جناب شفیعی عزیز
بسیار عالی و بجا بود
دست شما درد نکند بزرگوار

با درود بر دوست
دنده عقب رفتید آقا! مزاحی بود در شکستن یخ مجلس یعنی از آوانگارد به کلاسیک.
خب توانایی شما در هر دو زمینه ستودنی است
وقت تقسیم خدا ،این خر، کجا ها میچرید؟
یعنی بوی همان آوانگاردیسم هم در اینجا هست.

با سلام وادب
درود برشما عالی سروده اید دردی که از تنش نو وکهنه است در عالم پرهیاهو ونفس گیر

استاد خوبم سلام
غزل جانانه ای است در وصف غمی دامن گیر...
تصویر خلاقانه ی سنگینی درد را به زبان قلم آورده اید که به زیبایی تمام روی ذهن نقش می بندد..

درود و سپاس

جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
.........................................................
اول اینکه شرمنده ام، گویا چند سروده ی زیباازشمارا،ازدست داده ام،البته توفیق حاصل شد وخواندم ویاشاید به قولِ بعضی عزیزان(نوشیدمشان!!!!!!!) بازهم عذرخواهی می کنم.
همیشه عرض کرده ام،بعضی ازدوستان درمواجهِ باحوادث، بجای تأّثرپذیری ،وانعکاس شاعرانه ی آن، «خبرنگارانه» عمل می کنند،ولی این سروده بسیار بسیار استادانه، وبدونِ اشاره به ماجرا،کُنهِ مطلب رابه زیباییِ تمام به تصویرکشده است باتمامِ تلخی که دراصلِ ماجراهست،سروده ای ناب است موافق باجمله ی معروف جناب استکی عزیز«مبیّنِ مشکلات جامعه»!!!!!!!.
(قافیه) به نظرحقیر ، انتخابی زیرکانه است ازطرفِ شاعری که خیلی خوب توانسته است بواسطه ی آن،(مانور)بدهد.درخیلی جاها ،آنقدردُرست وبجا، جای هجای کوتاه وبلند،عوض شده که بدونِ کوچکترین مشکل، واقعاً به زیبایی شعرافزوده ، ودرنهایت، تمام ماجرا،تعصّب وتحجّرِ نهفته درآن، بیان شده وخواننده باهمین پنج بیت، درکیِ کامل ازان راخواهدداشت، همه ی اینها واقعاً جناب شفیعی عزیز، بسیار زیباهستند،دستمریزاد .
فقط ببخشید«دنده عقب رفتید آقا»!!!!!!!!!! شوخیِ زیبایی نیست،گرچه حالا بهتردانستیم که تمامِ این (نواوریها)(پیشرفتند)!!!!!!
«دَرددارد باورم،این داسهادیوانه اند»
«جای گندم (می زند)سر،جای دشمن ها، مُرید»
کوتاهیَم راببخشید جناب شفیعی عزیز،خسته نباشید.

درد را بخوبی با زبان خاص تان شکافتید استاد
کاش پایانی باشد بریورش شب های جهل
و زن به جایگاه باارزش خود برگردد

با سلام
جهالت در مزرعه ای آغاز شد
که پدری داس به دست
سر گلبرگ شقایق
از تن خواب آلوده و بیمار زمین
کرد درو (مازیار)
اینکه برخی دوستان عرض کردند زیبا بنظرم درست نیست
شعر خوب و بی نقص ولی با تمام غم و حزن این اتفاق احساس میکنم کلمه زیبا بی انصافی است
خلاصه قابل تامل و خواندنی بود و تاسف آور
درود بر شما

سلام ودرود براستاد بزرگوار
درودخدا برشما
بسیار عالی از درد جامعه سروده اید دستمریزاد
پرمحتوا پناه میبریم بخدا ان شاءالله بپایان میرسه آمین
الهی نگاه خداوند ازشما دور نشه درپناه حق باشید باخانواده آمین زنده باد زندگی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀

راستی استاد
در مورد اشعار (که نمیشود گفت شعر بلکه دلنوشته ها و نیمچه تراوش های ذهنی حقیر )
اگر نظری بدهید ب دیده و جانم خریدارم و خرسند میشوم

درودها‌استاد‌ارجمند
بسیارزیبا و حزن‌آور‌ و قابل‌تامل ‌بود
پاینده‌باشید

سلام استاد بزرگوار جناب اقای شفیعی پور
بسیار عالی موفق باشید

سلام استادشاهرخ گرامی
خیلی عالی وزیباسرودید

درود بر شما زیبا بود

درود وسلام
بسیار عالی

درود برشما استاد گرانقدر
بسبار زیبا بود

این درد جهالت را
جز تاسف چیزی ندارم بگم‌
خدایا
کمی .....
سپاسگزارم از تعهد قلمتان
مانا باشید

درودهااا
باز هم عالی و خواندنی
بسیار لذت انگیز بود

درودتان