دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر محمود گندم کار وحید
آخرین اشعار ناب محمود گندم کار وحید
|
دختر گلپا
با توام ای دختر ایران،
ای شکوه جنگل انسان
از کدامین دوره می آیی؟
دختر زیبای جاویدان
در هزاران سال خورشیدی
دور از آن غارتگر ،آن دستان
غافل از ویرانگری بودی
فارغ از باد و مه و باران
در شکاف قله ای برفی
جانپناهت سنگ و کوهستان
در نهان حفره ای سنگی
پیکرت چون گوهری پنهان
همدم سربرره و بندر
همنشین تندر و طوفان
دخترک،ای دختر گلپا
کودک فرخنده ی شاهان
رازهایی در دلت داری
از ورای چرخش کیهان
با من از اسرار پنهان گو
از رسوم کشور انشان
گفتگو کن تا بدانم چیست
راز این کابوس بی پایان
موی تو بعد از هزاران سال
چون شراب از ساغری ریزان
بر فراز قله ی تاریخ
گشته سرگردان و آویزان
در دلت زخمی و در گردن
زخمه ی فریاد یک قربان
تا ابد چشم از جهان بستی
مادرت را دیده ها گریان
شاید این خوابیست طولانی
گشته ام سرگشته و حیران
تنگدل بودم از این فرجام
سنگدل بودند آن دزدان
در دلم آتشگهی برپاست
جام شعرم از کهن دوران
واژه ی کابوس جانفرساست
قصه ی دردیست بی درمان
تنگ شاهان ،تنگ زندان گشت
دخترک در صخره اش زندان
چاه سنگی در سکوت سنگ
راز دار پیکری بی جان
ماه سنگی در هزاران سال
پرتو افشان بر گل و بستان
این مکان دشتیست پا برجا
در مسیر فارس تا کرمان
قرنها در دشت پنهان است
تل تاریخی ی کرخنگان
استودان بر صخره اش پیداست
استخوانها مانده بر ایوان
ای چنار جاودان ریشه
ناز کم کن نزد گورستان
ریشه را اندیشه می باید
تا دهد کابوس را پایان
سروده شده در
دوشنبه هشتم دیماه 89
دختر گلپا اشاره ای به جسد مومیایی
دختربچه ی از دوران کهن باستان
که در سال87 در مناطق مرزی
خاتم یزد و بوانات فارس
در تنگ شاهان ،چاه تاسی و سربرره
در حوالی روستاهای گلپا و چنارناز
توسط دزدان غارتگر اثار باستانی
کشف و به یغما رفت
منبع: روزنامه خبرسال88
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا وعالی سرودی بود
قلمتون سبز
شاعر بزرگوار
درود درود درود