دوشنبه ۳ دی
ترجمه منظوم فراز اول دعای عرفه شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر یادها نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۱ ۲۲:۲۰ شماره ثبت ۸۴۹۸
بازدید : ۱۳۲۳ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
به نامش سزد نامه آغاز کرد در رحمت او برهمه باز کرد
سپاس آن خدا را که در حکم او نگردد خـلـل چون که باشد نکو
به بخشایشش مانعی ره نجست جهان را به صنعتـگری او نخست
به جود و سخاوت ندارد حدود سرشت جـهان را لـطافت فــزود
به حکمت شده استواراین جهان به نزدش ندان حکـمتی را نهان
نگردد هدر آن چه گیرد به دست به تشویق او چرخش صنعت است
به هر قانعی لطف بی حد کند تـرحم بـر آن کـس که نالــد کـند
فرود آورد ســود هـــای کلان فروزان از او علم و دانش بـدان
مناجات ما بهر او دلکش است مدافـع ز دل از غم و آتــش است
بزرگی و رفعت فقط نزد اوست بسی قلدران را که او کنده پوست
به جز او خدایی مجو ای بشر به جز او نسازد کـسی دفـع شـر
نباشد برایـش به خلقت حریف سمـیع و بصـیر و خبـیر و لطـیف
عرفه دعایی پر از عشق و شور سلـیمان پذیــرد سـرودی ز مــور ؟
ز طوفان معنا که دراین دعاست طــواف هــمه عـاشــقان کـربـلاست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.