سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        بمیرم

        شعری از

        وهب رنجبرکلیبی

        از دفتر دفترشعروهب رنجبر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۴۴ شماره ثبت ۷۷۸۸۲
          بازدید : ۵۷۷   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خواهم ازعشق توصدباربمیرم
        ازعشق تو ای دلبر غدار بمیرم
        خواهم.که ازعشق تو ای یارفسونگر
        صدبارشوم زنده و هربار بمیرم
        گرنیست توان سرزلف توگرفتن
        درحسرت زلف تو گرفتار بمیرم
        گرهم که خدایم بدمددر تن من روح
        بازم ز سرعشق تو ناچاربمیرم
        گر زاروحقیرم بکنی پیش رقیبان
        باناله ی جانسوز و دل زار بمیرم
        نیش تو اگر کام مرا تلخ نماید
        اززهر وسم نیش توای ماربمیرم
        نازتو اگر هم بکند زنده بگورم
        باشدکه بمیرم وبه تکرار بمیرم
        گردار مکافات تو را ساز نمایند
        منصور شوم برسر آن دار بمیرم
        درمحبس عشق توگرفتار مجازات
        بی جرم وگنه بی همه کردار بمیرم
        فرهاداگر ازغم شیرین بسپرد جان
        بگذار که من هم ز غم یار بمیرم
        گر از در بازار  تو ام ره  ندهندم
        با حسرت تو بر در بازار بمیرم
        غمخوارهمه هستی درین شهر ولی من
        بی مونس و بی یاور و غمخوار بمیرم
        من هم چو.وهب. دل به سرزلف توبستم
        باشدکه ز عشقت به شب تار بمیرم
        74/10/4جاسک وهب رنجبر
         
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۰۴
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیباست خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        وهب رنجبرکلیبی
        وهب رنجبرکلیبی
        دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۰۰
        سلام ممنون زیبا خوندید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        باسلام وارادت
        لطیف پرمعنی وزیبا سرودی بود
        درودبر
        قلمتان
        احساستان
        وشعر زیبایتان
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        وهب رنجبرکلیبی
        وهب رنجبرکلیبی
        دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۰۱
        دروداستادانصاری عزیز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا امریاس(پریسا)
        دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۴
        زیبا
        درود بر شما
        کلمه بدمد تصحیح کلمه ی بدمت
        گر هم که خدایم بدمد در تن من روح
        خندانک
        وهب رنجبرکلیبی
        دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۰۲
        سپاس بانوپریسا ممنون ازتوجهتون خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۳۳

        سلام :
        درود بر شما شاعر گرامی
        الهی که صد سال دیگر زنده باشی
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . خندانک
        وهب رنجبرکلیبی
        وهب رنجبرکلیبی
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۵
        درودبرشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0