سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
مادر...
یادم هست دستان مادر زور داشت
صورت ماهش همیشه نور داشت
همچوطوبای بهشتی می نمود
لب به خنده سوی من او می گشود
درتب وبیماری ام خوابش نبود
ازدعاکردن مرا تابَش نبود
چون که من دل شادوخندان می شدم
توی آغوشش پراز جان می شدم
هرزمان دردی می آمد برتنم
اشک می شد هردوچشم مادرم
یادآن روزها بخیر ... ایام دور
می نشستم پیش مادر من به زور
حوض یخ رامادر من می شکست
ظرف چون می شست یخ میزد دو دست
سلام
به سایت شعرناب خیلی خوش آمدید
شعر بسیار زیبایی ست مرحبا
درود بر روح شریف مادر