شنبه ۳ آذر
آتشی پر ریخت در دامان من شعری از اله یار خادمیان(صادق)
از دفتر یاس نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ ۰۶:۴۸ شماره ثبت ۷۷۰۷۱
بازدید : ۳۹۶ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر اله یار خادمیان(صادق)
آخرین اشعار ناب اله یار خادمیان(صادق)
|
سنگ زد دستی به سنگستان من
آتشی پر ریخت در دامان من
چشم من با اتفاقی باز شد
زندگی بازخمه ای آغاز شد
خواب بود اما مرا از خواب برد
شعله بود اما مرا تاآب برد
چشم بندی چشم من را بازکرد
نور در چشمان من پرواز کرد
سایه ای درصورتم خورشید کاشت
بت گری در باورم توحید کاشت
آتشی در جام جانم آب ریخت
شب پری در ساغرم مهتاب ریخت
شمع من را شب پرستی زنده کرد
هوش من را مست پستی زنده کرد
شعر من در باغ طوفان کرد گل
عشق در خاکی پریشان کرد گل
سنگ دل را بت شکست و موم کرد
نور عشقی سایه را معدوم کرد
خشکی من زیر آتش خیس شد
جامه ی جانم پر از ادریس شد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود