سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 18 آبان 1403
  • روز ملي كيفيت
7 جمادى الأولى 1446
    Friday 8 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۱۸ آبان

      قفس

      شعری از

      مریم محمدصالحی

      از دفتر دریای تلخ نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ۱۸:۴۴ شماره ثبت ۷۶۴۴۶
        بازدید : ۷۷۴   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مریم محمدصالحی
      آخرین اشعار ناب مریم محمدصالحی

      داستان قفس نقاشی،
      نقش آن کهنه طنابی است،
      که می پیچد و می پیچاند
      من محبوس ترین را ،
      به خیال رخ تو...
      و تو خود می دانی
      که طناب از چه
      چنین محزون است...
      رنج تکرار‌ ،
      قفس را متلاشی کرده
      یا طناب از نم چشمان من
      از رو رفته!
      تار و پودش همه هم درد
      من از بی حالی است
      حال من حال مرا برده
      ولی فردایم،
      شاکی از حسرت واندوه تو
      در تنهایی است...
      سنگ بردار
      اگر می خواهی!
      خانه ات را بشکن!
      یا رهایم کن از این بی خوابی!
      خواب من حسرت توست،
      شک و تردید من از
      نفرت توست!
      با خودم می گویم:
      نکند می آیی؟
      نکتد عشق مرا
      می خواهی؟!
      سنگ ،
      برداشته ای ؟!!
      عشق،
      می خواهی چه کار؟!
      انتخابت این شد؟
      دل من یک دله باشد دیگر؟
      خانه ات
      ویران شد...
      قصر افسانه ای ات!
      خانه ی شیشه ای
      رویامان!
      باشد این بار، برو!
      خانه می خواهم چه کار؟!
      کاه اگر یک چکه لبخند تو باشد،
      کوه می خواهم چه کار....؟
      من که از گل های امروز،
      از اقاقی ها،
      نچیدم شاخه ای
      دانه های عشق فردا هم
      نمی آید به کار!
      بعد از این هر روز،
      امروز است
      راهی نیست
      می دانم ولی،
      همچنان
      فردایم،
      گله دارد از تو!
      گله از حسرت و
      اندوه تو در تنهایی...
      و من اندیشه کنان ؛
      نکند
      می آیی!!...


      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۸ ۰۰:۱۴
      درود بانو
      خوش آهنگ و زیبا بود خندانک
      منوچهر منوچهری (بیدل)
      پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۵۲
      بسیار زیبا استاد ممنونم عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ۱۵:۴۱
      هزاران درود برشما
      شاعر بزرگوار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      پیمان اسماعیل وندی (کهخدا)
      پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۸ ۱۷:۱۸
      بسیار لذت بردم
      درود خندانک خندانک خندانک
      مسعود میناآباد ( مسعود م )
      جمعه ۱ شهريور ۱۳۹۸ ۰۴:۴۷

      سلام :

      ___ ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ___
      ________________________ خندانک
      مهدی سالوند (مهدی)
      جمعه ۱ شهريور ۱۳۹۸ ۱۴:۵۸
      درود شاعر گرامی
      بسیار زیبا
      خندانک خندانک خندانک
      سید احسان موسوی ( سام )
      يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۸ ۲۲:۳۷
      دست‌مریزاد خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4