یاد آور ، آخرین ، حجِّ رسول الله را
بازگشت از حجّ ، وحی آمد ز جانب ربّنا
بر محمّد مصطفی شد عرضه ، حُکمی این چنین
حُکم را ، ابلاغ کن ، بر خلق ، گویی ماجرا
حُکم بودش جانشینی از خداوندی ودود
آیه ای از آسمان ، جانب نبی ، حُکمی وَلا
چون رسیدند جایگاهی چشمه ای بودش غدیر
خُم غدیری را کنی یادی از آن دوران ها
حُکم اُتراقی بدادش جَنب آن چشمه نبی
اجتماعی شد در آن جا ، ازدحامی پُر فضا
پرس و جویی خلق را علّت چه باشد ماجرا
منبری شد از جهازی اشتران جانب شما
رفت بالا منبری تا که بخوانَد ، خطبه ای
خطبه ای را خواند آخر سر جماعت اقتدا
خلق گفتند اقتدا کردیم بر خالق رسول
این پیام از خالقی آمد علی شد اصفیا
“هر که من مؤلای او هستم علی مؤلای او”
دست مؤلا را گرفتش ، بُرد بالا ، برملا
جانشینی شد چو هارونی به موسی مردمان
بر نبی مؤلا علی ، جانها فدایش ، جان فدا
بابِ قرآن با ولایت باز شد بَعد از نبی
هر ولی از اولیایی ، همچو قرآنی ، نما
خوش به حالت والیا یادآوری کردی غدیر
بس مبارک ، خلق را ، با والیانی ، آشنا
تبریک و تهنیت به عاشقان راه ولایت در تمامی اعصار
ولی اله بایبوردی
27 / 05 / 1398
بسیار زیبا و بجا بود
دستمریزاد
یا مولای متقیان