جمعه ۲ آذر
آخرین سرباز شعری از احسان ولی
از دفتر حقیخط نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ ۱۳:۳۸ شماره ثبت ۷۶۲۹۲
بازدید : ۵۵۱ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب احسان ولی
|
آخرین سرباز
اگه این شوقِ بی پایان ، که دل به عشق محکومه
دلیل هر نفسهامه ، که تو دنیام محبوبه
که عشق و شادی و لبخند ، نمیده جاشو به شلاق
از تندیس تمدن هم ، محو نمیشه رنگ اخلاق
تویی که عشقو میفهمی ، شهری که خنده برچسب نیست
یه شهری که دلاشون با ، زبوناشون برعکس نیست
شاید روزی که تو میای ، تو این دنیا نباشم
اما لشکری میبینم ، که با تو همراه شن
به صدای دلت گوش کن ، اگه تو با من هم قلبی
اگه عاشق به زنجیری ، جز من نیست واست همدردی
ما دوتا واسه هم میشیم ، یه تنه صد هزار عاشق
کنار هم از این دنیا ، از این کابوس میشیم فارق
اگه مُردم بدون زندم ، چون این حرفا نمیمیره
چه مرگی وقتی خاک سرد ، روی شعرام نمیشینه
تلاش و صبر هرعاشق ، سر عشق بدترین جنگه
وقتی تو سینه مردم ، جای دل تکه ای سنگه
تو این جنگ هرکی تسلیمه ، به دنیا عشق و میبازه
اونی از پا نیافتاد که مثل من آخرین سربازه
اگه این آخرین جنگه ، اگه این آخرین سنگر
مینویسم بازهم از عشق ، من قبلِ آخرین خنجر
دلیل موندن و جنگم ، تو سینم حسی بود پنهون
تو تبعیدگاه شهری که ، واسه عاشقا بود زندون
..................................................................................
|
نقدها و نظرات
|
سپاس بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.