يکشنبه ۲۷ آبان
من نگویم شعری از علی ظریفیان
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ۰۲:۰۹ شماره ثبت ۷۴۶۹۳
بازدید : ۴۶۳ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب علی ظریفیان
|
گاهی دیر میشود
و زان دیرشدن دلی پیر میشود
چون پیر شد به تنهایی مانوس میشود
زان پس گر توبیایی از آمدنت سیر میشود
حالیست که شهریار میگوید
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
زین آمدن دیگر چه سود
بعد از این همه بی وفای این آمدن بحر چه بود
دیدار به روز محشر میگذاشتی حالا چه بود
سردی صورت نمناک من و صدای سحرناک قناریها
ناگهان پرده درید از خواب و خیال سحر گاهی ما
زانچه از ناز خرامان من و دیر آمدنت دیدم
همه رویا بود که به سر سودای تورا بینم
کاش چون یار دیرین شهریار می آمدی
گرچه دیر و دل ما پیر، ولی می آمدی
من هر گز چون او نمیگفتم این سخن
که بی وفا این زودتر میباید حالا چرا
هرزمان از تورسد بوی خوشی این دل را
پای میکوبم و فریاد زنان میگویم
آمدی جانم به قربانت زین فال خوشتر در این دنیا که را.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.