پنجشنبه ۲۹ آذر
سر راهی شعری از شکیب داودی
از دفتر آخر پاییز نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ ۰۳:۱۳ شماره ثبت ۷۴۴۷۲
بازدید : ۵۷۷ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب شکیب داودی
|
وقتی که سراب تو از این منظره گم شد
ناگاه نگاهی که به این پنجره..گم شد
مردی که تماشاچی این شهر خیالیست
در کوچه ی بن بستِ پر از خاطره گم شد
دستی نگرفته است نخ بادکنک را
بادی نوزیده است،اگر فرفره گم شد
آری پدر و مادر این عشق،فقیرند
اصلا سر راهیست که با دلهره گم شد
در حال فرار از همه ایام گذشته است
آینده ی شومی که چنین مسخره گم شد
افسوسِ زمان چین زده در گوشه ی چشمش
پیری که به گفتار خودش یک ذره گم شد
#شکیب_داودی
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما، سپاس از لطفتان، شاگردی میکنیم | |
|
درود بر شما ممنون از لطف گرانبهاتان، ناقابل است | |
|
درود بر شما، سپاس گزارم، نظر لطف شماست به حقیر | |
|
درود برشما. ممنونم از حسن نظرتان. محبت دارید🙏❤🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.