سه شنبه ۴ دی
طعنه شعری از مسعود کاویانی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۰۷:۴۶ شماره ثبت ۷۳۶۰۴
بازدید : ۵۹۷ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب مسعود کاویانی
|
طنعه
باز زد اغوش چشمانت به قلبم طعنه ای
مر تو را دیدن ببایندم از عشق رقص کن
تو خیالت دست قلبم فرق جادو نیست من
من تو رو بویم شمیم اشک بر تو طعنه ها
پر سلامت طعنه میزد خون شروعت میکنند
طعنه عشق افرین نوش افرینت ای مهم
طعنه ها گویند مقصودت همه رقص است و نوش
من تمامش میکنم نوش افرین این حال ها
باز باران زد شگفتم این چه رویا اندر من
از ته تفتان احساست من یاد سهیل
از تحمل کوه من احمق ترین حس درشت
من نمبازم تره بر این تر نحسی جیبن
من تحمل خون حسین و من مرا باران نزد
طبق عادت گرز باریدن زده در حس من
من چه دانم خو که میباشد حقیر جابه جا
حلق می باشد سهیل فکر من چونم خدا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است