پنجشنبه ۶ دی
... نیست شعری از جواد کریمی
از دفتر بداهه نوشت های من نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ ۰۰:۲۹ شماره ثبت ۷۲۲۲۵
بازدید : ۴۱۰ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب جواد کریمی
|
بی تو در سینه لحظه ای هرگز،
غیر از اندوه و بی قراری نیست
باز هم شب رسیده از راه و،
جز به دل آه و گریه کاری نیست
لابلای مرور خاطره ها،
بی صدا نعره می زنم از درد
کوچه پس کوچه های ذهنم را،
در نبودت به جز خماری نیست
در گلو بسته بغض راهم را،
بند می آید این نفس آخر
می بُرد گریه هم امانم را،
خارج از دست و اختیاری نیست
اشک در چشم خواب آلودم،
شور عشقِ تو در سرم حالا
رو به هر سو که می کنم حتّی،
بسته ای راهم و، فراری نیست
نیستی در خیال خود هر شب
مرز بی انتهای عشقم را،
با تو قسمت نکرده ام وقتی
حدّ و اندازه و حصاری نیست
#جواد_کریمی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیبا بود