"چشم پر از گناه"
دیدار منتَظَر به دو چشم پر از گناه
باشد خیال واهی و فکری است اشتباه
بی شک نبیند آنکه ببسته است چشم خویش
چشمی بصیر خواهد دیدار روی ماه
چشمی بود مرا ز گنه کور , ای عزیز
نادیده روی دلبر و در حسرت نگاه
عمری اسیر شهوت و نفس دنی شدم
گردیده نامه ی عملم تیره از گناه
تقصیر این دل گنه آلوده ی من است
پنهان نموده صورت از این عبد, پادشاه
صدها هزار توبه نمودم ولی چه سود
با یک اشاره , توبه ی خود کردمی تباه
توفیق ترک معصیتم را عطا نما
ای صاحب زمانه و بر عالمی پناه
اینک به درگهت به گدایی نشسته ام
دستم بگیر , دست گدا هست سوی شاه
ردم کنی اگر ز کرم بارگاه خویش
کارم شود به صبح و مسا گریه ی پر آه
دانم که بد نمودم و قلبت شکسته ام
عفوم نمای , نوکری هستم پر اشتباه
قطعا به لطف و مرحمتت توبه می کنم
می گردمت غلام تو ای شاه پر ز جاه
"(فرقان)" گرت هوای طبیب و دوا کنی
باید به درگه شه دین التجا کنی
#شعر_از_
حسین محمدزاد
((فرقان))
بسیار موثر و زیبا بود