سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        وااای بر تو!

        شعری از

        پیمان بهجتی

        از دفتر هیچ در هیچ نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷ ۰۰:۱۶ شماره ثبت ۶۹۵۹۰
          بازدید : ۶۵۳   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پیمان بهجتی

        یک روز از خواب بیدار می‌شوی و می‌بینی که دیگر آن آدم سابق نیستی!
        می‌دانی که چه می‌گویم؟
        درد که بی درمان باشد
        در نهایت تبدیل می‌شود به یک بیخیالی
        آنقدر بی تفاوت میشوی که احساس سِر بودن میکنی
        احساسِ بی احساسی!
        اگر به این مرحله از زندگی رسیده‌ای
        وااااای بر تو!
        #پیمان_بهجتی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۹:۵۹
        خندانک
        کبری یوسفی
        سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۲:۱۰
        سلام بزرگوار
        زیبا بود
        درپناه حق
        موفق وموید باشی خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۲:۲۸
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        سعید فلاحی
        سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۴:۴۱
        درود بی پایان
        بسیار زیبا و بسی شیوا سروده اید
        موفق و موید باشید خندانک خندانک
        مجید شیاسی  مجید
        سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۵:۴۲
        سلام بسیار زیبا درود برشما
        امین شجاعی
        سه شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۷ ۱۷:۱۲
        سلام بر پیمان بهجتی عزیز

        در مشخص کردن قالب شعرتان نوشته اید دلنوشته که ظن من این است که خود شما هم این نوشته ی خود را قالب مشخصی از شعر نمیدانید
        اما اگر نگاهی به محتوا داشته باشیم در این بند
        می‌دانی که چه می‌گویم؟
        درد که بی درمان باشد
        در نهایت تبدیل می‌شود به یک بیخیالی
        تا اینجا مشخص شد که درد بی درمان تیدیل به بیخیالی می شود و تمام
        ادامه ی کلام در حقیقت اطاله کلام است و می شود نگاهی حشوگونه به آن داشت
        ببینید
        آنقدر بی تفاوت میشوی که احساس سِر بودن میکنی
        احساسِ بی احساسی!
        هر دو بند بالا همان تعبیر بیخیالیست
        و در ادامه
        اگر به این مرحله از زندگی رسیده‌ای
        وااااای بر تو!(چرا وای بر او؟ مخاطب اینگونه فکر میکند که چرا وای بر کسی که به مرحله ی بیخیالی رسیده باشد؟)
        به نظر من می توانستید تصویر روشنی از عواقب این بیخیالی بگویید که پایان نوشته ی شما پیامی برای مخاطب داشته باشد
        این نوشته اینطور تعبیر می شود که ناقص و بی پایان مانده

        موفق باشید
        پیمان بهجتی
        پیمان بهجتی
        پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷ ۰۰:۰۰
        سپاس از شما جناب شجاعی بابت نظرتان در پسِ این واااای ، سخنان بسیاری وجود دارد که بنا به تعبیر هر فرد میتواند متفاوت باشد وای بر روزی که فرد به مرحله‌ی سر بودن برسد چراکه در این مرحله دل دیگر دل نیست ، شی است ، بی روح و بی احساس وای بر تو زیرا در این مرحله دردها به اوج خود رسیده اند و دیگر درد های کوچک بر تو بی اثرند(وای برای رسیدن به اوج درد ، نه بی اثری دردهای کوچک) وای بر تو چون به این مرحله رسیده‌ای ، مرحله‌ی آخر... و قسمتِ احساس بی احساسی که آمده است در توضیحِ تکمیلیِ سِر شدن است.
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6