چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
آخرین اشعار ناب رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
|
نوحه اربعین حسینی
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
ّ................ّ.................
مظلوم کربلا،عطشان و سر جدا(2)
.....................................
دیدم به روی نی،راس مطهرت
باور نمی کنم،بینم جدا سرت
ای آشنای من،گشته جدا سرت
بر زیر مرکب است،هر قطعه پیکرت
گفت کشته می شوی،از ظلم دشمنت
ختم النبی رسول،بر مام اطهرت
....................................
دیدم به روی خاک،افتاده پیکرت
عباس و اکبر و ،هم عون و جعفرت
انگشت تو جدا،از دست اطهرت
ذبح القفا چه بود،شد بی کفن تنت
کردی به زیر خاک،ششماهه اصغرت
خنجر به حنجرت،شد بی کفن تنت
.........................................
یک سو سر تو و،یک سوی اکبرت
سخت است دیدن،سیلی به دخترت
در مجلس حرام،دیدم به طشت سرت
با چوب خیزران،می زد که بر لبت
الشام ،الامان،طعنه به خواهرت
خطبه به پا کند،سجاد و زینبت
......................................
اکنون که آ مدم،من خسته و غمین
یک اربعین بودم،بی یاور و حزین
من فاتح آ مدم،از شام پر بلا
فریاد حق تو،کر کرده خلق را
من آمدم حسین،بر تربت شما
بودم سفیر تو ،همراه اسرا،همراه اسرا
.....................................
حالا که آمدم،خونین جگر حسین
از دخترت مپرس،دق کرد او حسین
از دوریت به شام،یک شب روانه شد
با دیدن سرت،خاموش خرابه شد
شرمنده ام حسین،بهر امانتت
اندر خرابه ماند،طفل سه ساله ات
...................................
طوفان کربلا،از کوفه تا به شام
ویران نموده است،کاخ یزیدیان
ای بی کفن حسین،دور از وطن حسین
مظلوم سر جدا،لبیک یا حسین
ساقی دگر خموش،این قصه بر سر است
بر روی نیزه ها،دلدار زینب است
.................................................
مظلوم کربلا ،عطشان و سر جدا(2)
--------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آييني بسيار زيبا و شورانگيز بود
دستمرذيزاد
اجرتان با سقاي كربلا