شنبه ۳ آذر
حسین (ع) مصباح الهدا وسفینه النجا شعری از اله یار خادمیان(صادق)
از دفتر یاس نوع شعر مسمط
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ ۰۶:۲۵ شماره ثبت ۶۷۶۶۷
بازدید : ۴۶۰ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر اله یار خادمیان(صادق)
آخرین اشعار ناب اله یار خادمیان(صادق)
|
حسین(ع) مصباح الهدا و سفینه النجا
گوشِ زمان می شِنَود درهمه جا صدا ی تو
شعله به عرش می زند زمزمه ی عزای تو
گشته عروس آسمان زینب غم سرای تو
رنگ حیات می برد قصه ی ما جرای تو
سرو وجود خم شود سجده کند به پای تو
سنگ شکست و ناله زد از تب تشنه های تو
عشقِ و عزیز هرزمان از تو شروعِ بندگیست
تابشِ صورتِ خدا درهمه نقش و رنگ وزیست
رنگ تمام لا له ها رنگ گل محمدیست
اینهمه جانفشانی و تاب و عطش برای چیست
جانِ جهان فدای تو خونِ تو خو نبهای کیست
ای نفسی که حق شوَد ضامن و خو نبهای تو
تو به خدا رسیده ای در همه ریزِ حادثه
شاد و شکفته بوده ای به موج خیز حادثه
مصلح دین و مذهبی نیست ستیز حادثه
صورت حق و باطلست جنگ و گریز حادثه
جز توکسی کجا شود ناز و عزیز حادثه
هست تمام، دلبری صحنه ی کر بلای تو
جز تو نماد کس نشد حماسه و شکیب را
پیروی از تو می کُشد فتنه ی نا نجیب را
از تو فرا گرفته ام دل ندهم فریب را
کیست که باور نکند این غزل عجیب را
از تو جدا نمی کند تیغ عطش حبیب را
حرف سکوت کی زند مست غزل سرای تو
رونق ارض وآسمان شد نفس ونگاه عشق
خطِ تمامِ انبیا ختم شده به راه عشق
ره به عدم نمی برد کشته ی در سپاه عشق
بوی خزان نمی دهد دشت گل و گیاه عشق
دست خرد نمی رسد بی تو به پایگاه عشق
عشق تویی که آسمان گریه کند برای تو
ساقیِ ساغرِ صفا صافی هر شریعتی
نورِ کسوف بشکنی آینه ی بصیرتی
نیست میان عاشقان فاصله و فراغتی
کشته ی دست مردم جائر دیو سیرتی
کیست که باور نکندِ تو چشمه ی فضیلتی
ای همه سوز و ساز من کیست بگو خدای تو
آینه ی جمیلِ تام جلوه گرِ جمال حق
گوهرِ بی بدیلِ جان جامِ پر از زلال حق
می رود از مسیرتو تشنه لبِ وصال حق
اصل و عیار ثابتی از همه سو مثال حق
ای همه فکرو ذکر من نقطه ی اتصال حق
ماه نمود کی کند بی سحرِ لقای تو
گرفته ای ز ناکسان فرصت فکرو خواب را
تشنه ی خویش کرده ای هیئت خاک و آب را
بر سر چنگ برده ای پرچم آفتاب را
قطره ی اشک عاشقان آب کند سراب را
نیست سر هوای تو جمعیت حباب را
شرح دل است این غزل هستی من فدای تو
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعر زیبا و ارزشمندی از دفتر معرفتتان خواندم
ماجورباشید