بگذار بادموهایت را پریشان کند تا عالمی،دیوانه شود
موهای تو شریان خون در رگ های من هستند
رخ بنماتا همه شکارچی دلم را ببینند تا سرزنش نکند این دل شیدا را
بگذار چشمت آسمان من باشد تا سربه هوای دنیا باشم
وخال لبت سرمشقی باشد برای نقاش ها
و پیشانیت بلندای مهر را به عالمیان نشان دهد
از ابروانت چه بگویم که زیباترین نستعلیق دنیاست
بگذار همه ببینندکه در چشمانت شهاب هاو رعدها جریان دارد
وهمه از برق نگاهت دیوانه شوند
ولبت سرچشمه عشق باشد
آری عشق در تو خلاصه میشود
ای رمز حیات وای نفس زمین
دلم بودنت را میخواهد،بیا
دل در حصار زمان گرفتار است
بیا تا تمام شودتمام چشم انتظاری من
دلم فقط تورا میخواهد
تویی که پایان همه ی سیاهی ها و خاکستری هایی
تویی که زمان ها در انتظارت از دست رفتند و گذر کردند و به فنا پیوستند
بیا تا به این گذاره ی زندگی معنا بدهی
بیا که دیگر بند بند زمین،پاره پاره آسمان و قطره قطره دریا به تمنای تواین چنین بی تاب اند
بیا که دلم تنگ است
ای تمنای هر لحظه ی من،بیا...