شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر کوروش فلاح نژاد (رِند)
آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)
|
آه از این روز و شبهای مسموم
آه از این غروب نارنجی
از این دردهای مُمتد درون
داد از بیهوده گی عمر
نفرین به دستهای خیالی روی گونه ها
نفرین به این سرشت در هم تنیده
به تلخی رفتن لحظه ها
به چراها و چگونه ها
به انباشت کلاف های در هم پیچیده
به شبهای تنهایی بی سحرگاه
به داستان های همیشه ناتمام
امید های شامل مرور زمان شده ی بی سرانجام
امان از مُسکن های موقتی هر شب
امان از عروق نیکوتین لازم مدام
از حبس نفس در سینه های سیاه
از پاشویه های تکرار از رنج تب
داد از اردیبهشت های تنهایی
پرسه زدن های مرگ
از رنج
از شرم
از رسوایی
داد از این خودگویی مدام در چرخش
از « چه مرگت شده لعنتی؟ »
از جمله های بیخود دلداری سنتی
از تردید و دهن کجی به هر پرسش
داد از این عبث لوده گی
از صد سال اول سختی
این گریز از مرکز وار سراسیمگی
ای داد از این کوتاه زندگی!
#کوروش_فلاح_نژاد اردیبهشت ۹۷
.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیباست