دوشنبه ۵ آذر
سیاه سرخ پوش شعری از علی سنگستانی
از دفتر نیمایی نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ ۱۷:۵۹ شماره ثبت ۶۳۸۴۵
بازدید : ۴۷۸ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب علی سنگستانی
|
سیاه سرخ پوش دایره در دست
بسی سرخوش وَ انگاری نخورده مست
به گرد خویشتن میگردد ...
و میخواند این آواز بر گوش من و ما آشنا را:
«حاجی فیروزه..سالی یه روزه»
«حاجی فیروزه...سالی یه روزه»
چه میگویی پریشانِ پریشانگرد؟؟؟
چه میخوانی
برای لقمه ی خشکیده نانی؟؟
نمیدانی؟
عمو نوروز ما مانده است...
پشت بهمن و سرمای جانسوز زمستانی.
نمی آید دگر این سو و این سوها...
نمی آرد پیام عشق آن پیغمبر شادی.
الا ای حاجی بازنده فیروز
ای مانده به شب،بی روزن و بی روزی و بی روز
فریبت میدهد گر رنگ و بوی گل
نوای چه چه مستانه بلبل
شنو از من
(شنیدم من از آن شاعر،از آن لولی وَش مغموم):
بهاری نیست،برگی نیست،باری نیست...
«زمستان است »
وَ ما را هم امید رستگاری نیست..
«آری نیست»
(با نگاهی به اشعار زمستان،آواز چگور و شهریار شهر سنگستان،سروده ی استاد مهدی اخوان ثالث)
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما متشکرم از بذل توجه شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا سرودید.
پیشاپیش، پیدایش بهاران خجسته باد!
نسیم مهربانی، نوازشگر اندیشه های زلالتان!
شمیم بهاری، همدم لحظه های سبزتان!
از درگاه یگانه ی بی نیاز، سالی سرشار از:
سلامت؛ سعادت؛ خیر و برکت را،
برای شما و عزیزانتان خواهانم.
آوای دلتان، شاد و بهاری!