سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        گله نرگس

        شعری از

        علی برهانی(ودود)

        از دفتر صاحب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ۰۷:۵۳ شماره ثبت ۶۳۴۱۷
          بازدید : ۵۸۲   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی برهانی(ودود)

        صدای ارسالی شاعر:
        ياودود
        شبيه اتش خاموش دود دار شدم
        که بغض ان ترکيدست و غير دود نداشت   
        شبيه موج نمک روي صاحلي بي اب
        که باد برد و به چشمي نشست و سود نداشت
        شبيه خار سبز گشته در مسير يار
        که بين عشق و هوس خط و يا حدود نداشت  
        شبيه پاي برهنم شبيه دست تهي
        شبيه قلب پر از کينه اي که جود نداشت
        ولي شبيه تو را من نديده ام اقا
        شبيه چهره ي ماهت کسي وجود نداشت  
        شما که ديده نگشتي چگونه در دلمي ؟
        چرا که ماه وجودت شبي سعود نداشت
        ظهورتان شده نزديک و اين عنايت حق  
        هميشه سوخت و سوز داشت و دير و زود نداشت
         براي امدنت کوچه عطر اب گرفت  
        دلي رو اب و جارو کن که او ودود نداشت  
        به شعر هاي علي مثل عطر و آرايه
        ورود کن گله نرگس که خوب بود نداشت 
        )و دود(
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4