ياودود
شبيه اتش خاموش دود دار شدم
که بغض ان ترکيدست و غير دود نداشت
شبيه موج نمک روي صاحلي بي اب
که باد برد و به چشمي نشست و سود نداشت
شبيه خار سبز گشته در مسير يار
که بين عشق و هوس خط و يا حدود نداشت
شبيه پاي برهنم شبيه دست تهي
شبيه قلب پر از کينه اي که جود نداشت
ولي شبيه تو را من نديده ام اقا
شبيه چهره ي ماهت کسي وجود نداشت
شما که ديده نگشتي چگونه در دلمي ؟
چرا که ماه وجودت شبي سعود نداشت
ظهورتان شده نزديک و اين عنايت حق
هميشه سوخت و سوز داشت و دير و زود نداشت
براي امدنت کوچه عطر اب گرفت
دلي رو اب و جارو کن که او ودود نداشت
به شعر هاي علي مثل عطر و آرايه
ورود کن گله نرگس که خوب بود نداشت
)و دود(
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.