بنام خدا
حسین آن سرو بی سر سرور ماست
و سر مستی ما هم عشق آقاست
عبادت نی فقط صوم و صلات است
گهی نوشیدن این جام صهباست
نباشد قلب ما را بهر کس جا
چرا کو بهر عشق یار مثواست
ز عشق کربلایت ای حسینم
خدا داند در این قلبم چه غوغاست
حیات ما بجز دیدار حائر
همه بازی همه خواب است و رویاست
نجویی در جهان دانشگه عشق
در اینجا درس و بحث عشق برپاست
حسین ابن علی استاد عشق است
همو استاد مجنون است و لیلاست
اگر در کربلا خون است و شمشیر
به پیش چشم زینب عشق زیباست
به سمت کربلا گاهی نظر کن
که خورشیدی دگر از دور پیداست
ابوالفضل آن علمدار و حبیب و
طبیب قلب پر احساس مولاست
اگر خواهی بدانی وصف عباس
همو خورشید روز و ماه شبهاست
یل ام البنین یعنی اباالفضل
صفای قلب او چون آب دریاست
همو نور دل ام البنین و
همو نور دل ام ابیهاست
دل دیوانه ی ما دردمند
جدایی دو دست ابن زهراست
غم ما روضه ی آن مشک پر اشک
غم ما روضه ی آن دشت و صحراست
علی اکبر جوانی بس رشید و
شبیه مصطفی در خلق و سیماست
علی اصغر همان طفل رباب و
علی نور دو عین و جان باباست
اگر جویی در این ابیات قاسم
همو گوینده ی آن قول احلاست
اگر هر گوشه ی این دشت جایی
نشستی پس شنو پر آه و نجواست
ز بین درد و ماتم های این دشت
" امید" از ماتم عباس شیداست
------------------------------
التماس دعا
علي رفيعي( اميد)
سرورم اجرتان با حضرت زینب س و شهدای طف به اذن خدای متعال