پنجشنبه ۶ دی
|
آخرین اشعار ناب بهزاد ملک زاده
|
برای عروج هنر
به آستانه زیباییت،
از آبیترین نیلوفران دامانت
آبسترهای خواهم کشید
بر پشتبام مدرنیته
و پُرتره نبودنت را
بداهه خواهم نواخت
از تلألو نتهای نگاهت
و آنگاه که سایهروشنها
در اعماق پلکهایت
غرق میشوند
و رنگدانهها
پای نگاهت چال میگردند؛
چشمانت گل خواهند داد
گونههایت میوه خواهند کرد.
تو در کجای وسوسههای من تجلی میکنی
تا که اندیشههای سانتیمانتال
از سرانگشتانم فرو ریزد
تو را چگونه از دل آبرنگها بیرون کشم
که آوانگارد دوباره ظهور کند
تو در کدام لحظه بر مخیلهام هبوط میکنی
که تو را نکته به نکته رقم زنم
هنر را نه برای هنر
که برای فهم تو باید پرداخت
ای خلق نشدنی
برای نجات زیبایی
تو را خواهم نواخت
تو را خواهم کشید
تو را خواهم سرود ...
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و تشکر | |
|
ممنون از لطف شما | |
|
سلام ممنون جناب استاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود