دوشنبه ۳ دی
مترو شعری از محمد پازوکی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ ۲۳:۱۶ شماره ثبت ۵۴۰۰۰
بازدید : ۵۷۶ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب محمد پازوکی
|
مترو 1
ایستاده بودم در ایستگاه آزادی ،
و نظاره میکردم مردمانی را
که با عجله
به توپخانه می رفتند !
مترو 2
نشسته اند ...
دنیا دنیا ...
آدم های خسته ... خواب
بر روی صندلی های قطاری که
آونگ است هر روز
از تهران تا کرج و بلعکس !
مترو 3
از توپخانه تا اعدام
تنها سه ایستگاه فاصله است !
یک - جوخه به زانو...
دو- هدف روبرو...
سه - آتش ...!
و این هم یک عاشقانه
چه کسی گفته چشمِ تو بانو
جنگلِ بِکرِ حیرت انگیز است ؟
تا که از کاسه اش برون آرم ؛
چشم هایی که اینقدر هیز است !
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.