شام بی سحر

پایان شام سیه که همیشه سپید نیست
تاری بخت ما که پیامی جدید نیست


درود ددددد
بسیارررزیبست
احسنت

درود گرامي
زيباست

با سلام و درود
عالی است جنابشهباز فر
عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

جناب شهباز فر
شاعر توانا
زیباست و معنا گرا

ما را جهان جز به ستم منتخب نکرد
حتی سرابی به نگاهم پدید نیست
متشکرم
سلام

درود

بسیار زیباست

درود

درودها دوست گرامی
زیبا سروده اید
دستمریزاد

با اجازه چند نکته:

۱- بین مصاریع بیت دوم ارتباط بسیار ضعیفی برقرار است که این از عیوب غزل محسوب میشود

۲- (زجه) به معنای زنی که تازه زایمان کرده ست. منظور شما (ضجه) بوده

۳- (... به کفایت شدید نیست) ترکیب غریبی ست و گویا که فقط برای جور شدن قافیه آمده

۴- (ما را جهان جز به ستم منتخب نکرد) ابهام شدیدی دارد، گویا که خود از ستمکاران برشمرده اید

۵- (میلاد اینچنین تو احسان حمید نیست) ضعف تالیف دارد و معنای مورد نظرتان را نمیرساند

در پناه حق

سلام
قشنگ بود
که اگر اشکالات وزنی را مرتفع کنید بسیار زیباتر خواهد بود
درودتان

پایان شام سیه که همیشه سپید نیست
تاری بخت ما که پیامی جدید نیست