سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        از عشق تو*********

        شعری از

        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)

        از دفتر ساغر خیال نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۴۴ شماره ثبت ۵۳۴۲۹
          بازدید : ۹۴۲   |    نظرات : ۳۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        آخرین اشعار ناب شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)

        از عشق تو
         
        ""بازهم بی احتیاطی کردم و عاشق شدم""
        از غمت رنجیدم و از عشق تو فارغ شدم..

        چین چشمان دلم تنها تورا خندیده‌بود
        رفتی و با رفتن ات دریائی از هق هق شدم

        در هوای عشق تو لیلی مرا خندید و رفت
        باز تنها ماندم و در عشق بی منطق شدم

        "دست تو در دست او چه اتفاق جالبی"*
        عاقبت رنجیدم و در عشق نا لایق شدم

        من شدم بیمار عشقت ای دریغا ای دریغ
        درد را خوردم فرو تا دکتری حاذق شدم

        شکیبا شهیدی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۳:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        درود بانو شهیدی عزیز خندانک خندانک
        بسیارزیبابود
        درکانال سایت ناب هم قرارش دادم خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۷
        درود بانو
        غزلی زیبا ست خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۰۷
        خندانک خندانک خندانک درودبانوی عزیز
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۴۷
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۴
        سپاس بانوی غزل خندانک
        ارسال پاسخ
        عظیمه ایرانپور
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۳۲
        درود بر شما
        زیباست
        قلمتون سبز خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۳
        ممنون از نگاه تابناک شما خندانک
        ارسال پاسخ
        یدالله عوضپور    آصف
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۴۹
        خانم شهیدی درودبرشما
        خندانک خندانک خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۳
        سپاسگزار مهرتون خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۱۰
        درود برشما خندانک خندانک خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۳
        مهرتون پایدار بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۲۴
        سلام خانم شکیباشهیدی جسارتاشعرشمابااین شعرتقریباازنظرمعناو....یکیست وخیلی شبیه این شعراست وحتی تمام قافیه هاومعنانیزبه نوعی الهام گرفته ازهم هستندحالا کدام شاعرازکدام شاعرالهام گرفته است من نمیدانم ولی واین جای علامت سوال داردهرچنداین شعرخیلی قبلهاسروده شده است...دقت کنید:
        بازهم بی احتیاطی کردم و عاشق شدم
        گرچه رنجورم ولی این بار هم لایق شدم
        بوسه هایت برتن بیمار و نالانم نشست
        درد را اتش زدم یک عاشق صادق شدم
        خواب دیدم یک شبی از خاطراتم رفته ای
        در خیالاتم همان اشفته سابق شدم
        بی حضورت قطره ای ازموج سرگردانی ام
        در تلاطم های دل محتاج یک قایق شدم
        با نگاهت غصه هایم یکسره برباد رفت
        خالی از بغض شبانه ،گریه و هق هق شدم
        عقل از تفسیر احساسم به کلی عاجزاست
        باردیگر با حضورت عاری از منطق شدم
        هرم اغوشت برایم مامن دلداگیست
        از تمام بغض هایم تا ابد فارغ شدم
        بعضی اوقات شاعری ازیک بیت یایک مصراع شعرشاعردیگه استفاده میکندو در بالاي شعرشون توضيح مي‌دادند كه ايده‌ي اين شعر و مصراع اول اين شعر از روي شعر اقایاخانم فلانی برداشته شده، هيچ ايرادي هم نداردو گاهي اوقات شاعران چنين كارهايي مي‌كنند كه در اصطلاح شعر به اون «استقبال» گفته مي‌شه. براي مثال سعدي غزلي داره كه با اين بيت شروع مي‌شه
        هر كسي را نتوان گفت كه صاحب‌نظرست
        عشقبازي دگر و نفس‌پرستي دگرست
        صائب تبريزي كه بزرگ‌ترين غزلسراي قرن يازدهم محسوب مي‌شه هم غزلي داره كه به استقبال از همين غزل سعدي سروده شده و با اين بيت شروع مي‌شه:
        راز من نقل مجالس ز صفاي گهرست
        همچو آيينه مرا هر چه بوَد در نظرست
        در همين غزل و در بيت پاياني صائب به اين نكته اشاره مي‌كنه كه در اين شعر به استقبال غزل سعدي رفته:
        صائب اين آن غزل حضرت سعدي‌ست كه گفت:
        «عشقبازي دگر و نفس‌پرستي دگرست»
        يعني مصراع معروف شعر سعدي رو هم در غزل خودش مياره و از سعدي هم با عنوان «حضرت سعدي» ياد مي‌كنه و اعتراف مي‌كنه كه من اين غزل رو از روي غزل حضرت سعدي سروده‌ام.
        حالا مقايسه كنيد كه شاعري به بزرگي صائب تبريزي كه از مفاخر ادبيات اين كشوره از اين كه اعتراف كنه كه شعرش رو از روي شعر شاعر ديگه‌اي سروده هيچ ابايي نداره و حتي بارها صائب اشعار شاعران ديگري رو كه از سعدي بسيار كم‌تر مشهور بوده‌اند هم استقبال كرده و در شعر خودش از اون شعرا با عناوين احترام‌آميز ياد كرده.
        مثال:
        اين آن غزل حضرت ركناست كه فرمود:
        «پاي ملخي پيش سليمان چه نمايد»
        ولی اینکه اینهمه قافیه مترادف باعاشق باشدودوشعردقیقافقط ازپنج یاشش نمونه مشترک استفاده کنندبنوعی مشکل است وزحمت دیگری زیرسوال میرودنه اینکه منظورم شماهستین چراکه شماخودشعرمیسراییدوتوانایی سرودن دارید وشایداتفاقی این مسئله پیش آمده باشدولی چون مصراع اول یکی هستنداین فرضیه راهم ردمیکند...موفق باشید
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۱۴
        درود ها جناب عسگری
        ممنون از دقت نظرتون
        بله دقیقا حق با شماست
        من مصرع اول را داخل گیومه هم قرار دادم
        و شعری مشترک در بیت و یا مصرع اول هست ...ک ما در مکتبخانه ی عشق با جناب استاد حامد فرهاد این غزل کار شده ...و دوستان من خانم مریم ناظمی ...خانم زهرا اسماعیلی و خانم مرجان سلیمانی ...جناب بیات و جناب بابک شریفی ....و بقیه دوستانی ک ذهنم یاری نمی کنه ...این شعر رو با همون مصرع بالا و یکی دو شعر دیگر هم ب همین سبک سال گذشته کار شده و افتخار می کنم ک در مکتب عزیزان مدتی تلمذ کردیم و امروز در خدمت شما بزرگواران
        و‌حتی شعر قهوه و سیگارها .....دلبرم شاداب می خندد این برایم کافی است و ...

        داخل گیومه
        و‌من بعضا در پایین شعرهایم از استاد فرهاد حامد تشکر کردم
        چنانچه مدرکی در این خصوص لازمه خدمتتون هستم
        من با نهایت عشق در رسمی ترین سایت کشورم اشعارم را ب اشتراک گذاشتم و اکثرا دوستان شاعر هم در هر دوسایت شعر نو و شعر ناب شعرشون ثبت شده ..و خدایی ناکرده جسارت نمی کنیم ب اصحاب قلم و اهالی فرهنگ و ادب کشورم خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۰۵
        سلام استادبزرگوار
        به نظرمن مشکلی نداره غزل ایشون
        چون همونجوری که می بینین غزل تضمین راداخل گیومه هم قراردادن ومشخص می کنه که کمی الهام گرفتند واین تقلید محض نبوده ومتفاوته اصل کلامشون باشعری که شما آوردید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۵۶
        درود بانوی وازه ها
        اتهام رو دوست می دارم
        وزیباتر از همیشه خواهم نوشت...
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۲۲
        اشعار سال۹۴هست و حتما بعد از آن مستقلا کار شده و من سپاسگزار شما هستم ...خوشحالم ک با دقت منو دنبال می کنید و اعلام می کنم ک هر آنچه خواندید و یا می خوانید با عشق می نویسم ...و‌خدارا شاکر م و از همه خوبانم در این دفتر سپاسگزارم
        من اینجا مصرع اول هم اگر توجه کنید داخل گیومه س ......
        لطفتون بیکران حضرت استاد خندانک
        اولین شعر ارسالی در این دفتر

        برف می آمد شبی هم ب همین سبک سروده شد
        بیت و یا مصرعی از استاد
        و دوستان بداهه کار کردند و ....

        نیاز ب مستنداتی بود در تلگرام در خدمتم...



        یک پست هم اختصاص دادم ب تقدیر و تشکر ک خوندین از اساتید ک در محضرشون تلمذ کردیم ...





        اکبرعسکری
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۰۶
        سلام سپاس ازشفاف سازی تان
        پیروزباشید خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۶:۱۴
        درودتان حضرت استاد ..
        شفافیت بیشتری هم نیاز بود در تلگرام در خدمتتون خواهم بود حتی در گروه استادم .. خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد صادقی راد(رادحافرس)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۶:۱۷
        من شدم بیمار عشقت ای دریغا ای دریغ
        درد را خوردم فرو تا دکتری حاذق شدم

        عالی بانو
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۲۲:۴۹
        درودتان استاد مهررررر. خندانک
        ارسال پاسخ
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۳۰
        درود مجدد بزرگمهران
        در جواب دوستانی ک فرمودند مگر می شود هر روز یک شعر نوشت و برایشان شک برانگیز هم بوده عرض کنم ک..
        من هر روز یک شعر نمی نویسم
        هر روز یکی از شعرهای گذشته را ثبت می کنم .....
        و ادعا می کنم ک در خدمت استاد فرهاد حامد خوشه چین ادب و انسانیت بوده و از محضرشون آموختم ....من با واژه ها زندگی می کنم و‌در بوستان مهرعزیزانم اینجا مکتب نشین م.. خندانک
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۱۲
        خودتان را ناراحت نکنید،بله می شود روزی یک شعر گفت، گاهی هم چند روز شعری نگفت
        من دوستی را می شناسم در حضور خود بنده در طول یک روز که خدمتشان بودم پنج تا غزل تا انتهای روز نوشت که همه هم زیبا بودند، شاید مثل غزل شهریار یا بعضی دوستان استاد در اینجا، نبود، ولی زیبابود
        ارسال پاسخ
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۴۷
        درودتان بزرگوارآبانماه ۹۴دقیقا در برنامه بداهه استاد حامد هرشب یک غزل کار می شد با مطلعی از خودشان.....امابزرگواری در خصوصی فرمودند مگر می شود هر روز یک شعر گفت و این شک بر انگیز است ...و‌ بخاطر تضمین شعر گفتن دزدیدن افکار دیگران من از شب گذشته تا الان حال خوبی ندارم ...استادم جوابیه ای فرستادند با آیدی و شماره تماسشون جهت رفع ابهام اما نوع نوشتار بزرگمهرانم در این ادبستان مهر با نقد یک شعر کاملا متفاوت بود ....من ادعای شاعر بودن ندارم ...من شعر رو دوست دارم ....و ب ساحت مقدس اهل قلم بی نهایت احترام می گذارم ...تضمین و یا استقبال از بزرگان خدای نا کرده ...اسمش دزدیدن افکار دیگرانه ؟؟؟......کاش بعضی موارد را ب دوستان جوان ک در عرصه شعر و ادب دست ب قلمی دارند با نیت خیر مواردی گوشزد بشه ..تاثیر گذارتر خواهد بود تا در نگاه عموم ..من حس کردم نگاه دوستان چقدر متفاوت شده و حضورشون کم رنگ...بیایید دست همو بگیریم ن مچ همدیگر را ....پیدا کردن دوشعر و مقایسه و نشر طوماری در این خصوص چ مفهومی می تواند داشته باشد جز...من امروز ده روز از اشتراکم کم کردم تا شعرم ...همین شعری ک زیر علامت سوال قرار گرفت یک روز بیشتر د پست ثابت و ویژه دیده شود...می نویسم با مهر و بوسه می زنم دست بزرگمهرانی را ک سعه صدرشون دریای پر خروش بزرگواری و متانت است .... خندانک
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۰۷
        درود بانو
        زیبابود خندانک خندانک خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۵۰
        مهرتون بیکران
        بزرگوارید و‌بزرگمهر خندانک
        ارسال پاسخ
        مرجان تاج دینی( دریایی)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۵۴
        سلام ودرود
        زیبا سرودید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۵۳
        درودتان بانوی مهررررر افتخار دادین خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمین اسدزاد (الف)
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۲۱:۰۰
        درودها بانو خندانک
        زیبا و سرشار از احساس سروده اید
        دستمریزاد خندانک

        جسارتا چند نکته:
        ۱- در مصراع دوم بیت اول "از غمت رنجیدم و از عشق تو فارغ شدم" از لحاظ معنایی نارسایی دیده میشود: چون غمگین بودی، من از تو دل کندم ؟!

        ۲- در بیت سوم پیوستگی بین مصاریع احساس نمیشود: لیلی به من خندید، من تنها شدم پس در عشق بی منطق شدم ؟!

        ۳- در بیت چهارم مصراع اول خیانت طرف مقابل محرز میشود اما شما در مصراع دوم همین بیت رنجیدنتان را به نالایقی خودتان در عشق تعبیر میکنید

        و نهایتا عرض کنم چون استعداد موزون سرودن را در شما میبینم نقد معنایی میکنم تا رساتر و شیواتر بسرایید... وگرنه اشعار بعضی ها را صرفا با نگاشتن یک شاخه گل و کف زدن میخوانم و میگذرم

        موفق باشید خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۵۹
        درودتان گرانمهر...بلی با جان و‌دل می پذیرم و در اولین فرصت بداهه هایی رو ک سال گذشته در مکتبخانه کنار دوستانم و استاد سروده شده را حتما بازبینی مجدد می کنم ....من جدیدا آنچه نوشتم رو در یکی دو‌سایت منتشر کردم و با نقد و راهنماییی ببشتر شما وعزیزانم حتما از لحاظ مفهومی هم اقدام خواهم کرد....همین مرا بس ک نگاه پر افتخارتون می تابد بر من خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۱۶

        به نظر می رسد سرکار خانم شکیبا رعایت امانتداری را به جا آورده و با قرار دادن گیومه درمصرع نخست حجت را بر همگان تمام نموده است .. شاعر به رسم تضمین این مصرع را وام گرفته و اصولا رسمی مولوف است بین شاعران بزرگ آنجا که خدا وندگار سخن حضرت سعدی می فرمایند چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت برآن تربت پاک با و...
        متشکرم
        سلام
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۳۰
        درود شاعر فرهمند
        ادای احترام می کنم محضرتون
        من انتقاد رو می پذیرم اما اتهام رو هیچوقت
        شاعر بودن یا نبوددن مهم‌نیست
        انسان ماندن و با ارزشهای درونی سنجیده شدن بزرگترین عیار انسان است ....من با هویتی کاملا مشخص در خدمت عزیزانم هستم و نگاه بزرگوارانه شمارا هم ستایش می کنم ....و‌اعلام می کنم ک ب ساحت اهل ادب و‌عشق هیچگاه و در هبچ زمانی اساعه ادب نخواهم کرد.....در پایین خیلییی از ورق پاره های دلم همیشه ب نام بزرگوارانی ک حتی یک کلمه ب من آموختند اشاره کردم...و.....
        از اینکه بعداز دوروز از حال مساعدم این گواهینامه از طرف شما و عزیزانم صادر شد ممنونم ...چقدر می شه با کلامی دیگری را شفا بخشید ممنونم شاعر
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        اکبرعسکری
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۱۳
        سلام قول دادم جواب ندهم ونمیخواهم باعث دل آزردگی کسی شوم وگرنه بادلیل ومنطق خواهم گفت اینکارچه..... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
        ارسال پاسخ
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۱:۳۹
        درودتان
        بنده در نهایت ادب و احترام آنچه لازم بود شفاف خدمتتون گفتم حالا اینکه حضرتعالی بخودتون زحمت دادین ک نقاط ضعفی رو پیدا کنید از پیام آخر و‌مواضع شما کاملا مشخصه ...من می پذیرم انتقاد رو اما اتهام رو نه ....گاهب چقدر متاسف می شوم وقتی ...

        فاطمه گودرزی(لیا)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۳۴
        سپاس بانوی ادیب... خندانک
        ارسال پاسخ
        شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۴
        *حال نا مساعدم ...در پاسخ ب جناب صحبتی عزیز
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6