يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
آخرین اشعار ناب شکیبا شهیدی(متخلص به ساغرصبوری)
|
از عشق تو
""بازهم بی احتیاطی کردم و عاشق شدم""
از غمت رنجیدم و از عشق تو فارغ شدم..
چین چشمان دلم تنها تورا خندیدهبود
رفتی و با رفتن ات دریائی از هق هق شدم
در هوای عشق تو لیلی مرا خندید و رفت
باز تنها ماندم و در عشق بی منطق شدم
"دست تو در دست او چه اتفاق جالبی"*
عاقبت رنجیدم و در عشق نا لایق شدم
من شدم بیمار عشقت ای دریغا ای دریغ
درد را خوردم فرو تا دکتری حاذق شدم
شکیبا شهیدی
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس بانوی غزل | |
|
ممنون از نگاه تابناک شما | |
|
سپاسگزار مهرتون | |
|
مهرتون پایدار بزرگوار | |
|
درود ها جناب عسگری ممنون از دقت نظرتون بله دقیقا حق با شماست من مصرع اول را داخل گیومه هم قرار دادم و شعری مشترک در بیت و یا مصرع اول هست ...ک ما در مکتبخانه ی عشق با جناب استاد حامد فرهاد این غزل کار شده ...و دوستان من خانم مریم ناظمی ...خانم زهرا اسماعیلی و خانم مرجان سلیمانی ...جناب بیات و جناب بابک شریفی ....و بقیه دوستانی ک ذهنم یاری نمی کنه ...این شعر رو با همون مصرع بالا و یکی دو شعر دیگر هم ب همین سبک سال گذشته کار شده و افتخار می کنم ک در مکتب عزیزان مدتی تلمذ کردیم و امروز در خدمت شما بزرگواران وحتی شعر قهوه و سیگارها .....دلبرم شاداب می خندد این برایم کافی است و ... داخل گیومه ومن بعضا در پایین شعرهایم از استاد فرهاد حامد تشکر کردم چنانچه مدرکی در این خصوص لازمه خدمتتون هستم من با نهایت عشق در رسمی ترین سایت کشورم اشعارم را ب اشتراک گذاشتم و اکثرا دوستان شاعر هم در هر دوسایت شعر نو و شعر ناب شعرشون ثبت شده ..و خدایی ناکرده جسارت نمی کنیم ب اصحاب قلم و اهالی فرهنگ و ادب کشورم | |
|
سلام استادبزرگوار به نظرمن مشکلی نداره غزل ایشون چون همونجوری که می بینین غزل تضمین راداخل گیومه هم قراردادن ومشخص می کنه که کمی الهام گرفتند واین تقلید محض نبوده ومتفاوته اصل کلامشون باشعری که شما آوردید | |
|
درود بانوی وازه ها اتهام رو دوست می دارم وزیباتر از همیشه خواهم نوشت... | |
|
درودتان حضرت استاد .. شفافیت بیشتری هم نیاز بود در تلگرام در خدمتتون خواهم بود حتی در گروه استادم .. | |
|
درودتان استاد مهررررر. | |
|
خودتان را ناراحت نکنید،بله می شود روزی یک شعر گفت، گاهی هم چند روز شعری نگفت من دوستی را می شناسم در حضور خود بنده در طول یک روز که خدمتشان بودم پنج تا غزل تا انتهای روز نوشت که همه هم زیبا بودند، شاید مثل غزل شهریار یا بعضی دوستان استاد در اینجا، نبود، ولی زیبابود | |
|
درودتان بزرگوارآبانماه ۹۴دقیقا در برنامه بداهه استاد حامد هرشب یک غزل کار می شد با مطلعی از خودشان.....امابزرگواری در خصوصی فرمودند مگر می شود هر روز یک شعر گفت و این شک بر انگیز است ...و بخاطر تضمین شعر گفتن دزدیدن افکار دیگران من از شب گذشته تا الان حال خوبی ندارم ...استادم جوابیه ای فرستادند با آیدی و شماره تماسشون جهت رفع ابهام اما نوع نوشتار بزرگمهرانم در این ادبستان مهر با نقد یک شعر کاملا متفاوت بود ....من ادعای شاعر بودن ندارم ...من شعر رو دوست دارم ....و ب ساحت مقدس اهل قلم بی نهایت احترام می گذارم ...تضمین و یا استقبال از بزرگان خدای نا کرده ...اسمش دزدیدن افکار دیگرانه ؟؟؟......کاش بعضی موارد را ب دوستان جوان ک در عرصه شعر و ادب دست ب قلمی دارند با نیت خیر مواردی گوشزد بشه ..تاثیر گذارتر خواهد بود تا در نگاه عموم ..من حس کردم نگاه دوستان چقدر متفاوت شده و حضورشون کم رنگ...بیایید دست همو بگیریم ن مچ همدیگر را ....پیدا کردن دوشعر و مقایسه و نشر طوماری در این خصوص چ مفهومی می تواند داشته باشد جز...من امروز ده روز از اشتراکم کم کردم تا شعرم ...همین شعری ک زیر علامت سوال قرار گرفت یک روز بیشتر د پست ثابت و ویژه دیده شود...می نویسم با مهر و بوسه می زنم دست بزرگمهرانی را ک سعه صدرشون دریای پر خروش بزرگواری و متانت است .... | |
|
مهرتون بیکران بزرگوارید وبزرگمهر | |
|
درودتان بانوی مهررررر افتخار دادین | |
|
درودتان گرانمهر...بلی با جان ودل می پذیرم و در اولین فرصت بداهه هایی رو ک سال گذشته در مکتبخانه کنار دوستانم و استاد سروده شده را حتما بازبینی مجدد می کنم ....من جدیدا آنچه نوشتم رو در یکی دوسایت منتشر کردم و با نقد و راهنماییی ببشتر شما وعزیزانم حتما از لحاظ مفهومی هم اقدام خواهم کرد....همین مرا بس ک نگاه پر افتخارتون می تابد بر من | |
|
درود شاعر فرهمند ادای احترام می کنم محضرتون من انتقاد رو می پذیرم اما اتهام رو هیچوقت شاعر بودن یا نبوددن مهمنیست انسان ماندن و با ارزشهای درونی سنجیده شدن بزرگترین عیار انسان است ....من با هویتی کاملا مشخص در خدمت عزیزانم هستم و نگاه بزرگوارانه شمارا هم ستایش می کنم ....واعلام می کنم ک ب ساحت اهل ادب وعشق هیچگاه و در هبچ زمانی اساعه ادب نخواهم کرد.....در پایین خیلییی از ورق پاره های دلم همیشه ب نام بزرگوارانی ک حتی یک کلمه ب من آموختند اشاره کردم...و..... از اینکه بعداز دوروز از حال مساعدم این گواهینامه از طرف شما و عزیزانم صادر شد ممنونم ...چقدر می شه با کلامی دیگری را شفا بخشید ممنونم شاعر | |
|
سلام قول دادم جواب ندهم ونمیخواهم باعث دل آزردگی کسی شوم وگرنه بادلیل ومنطق خواهم گفت اینکارچه..... ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ | |
|
درودتان بنده در نهایت ادب و احترام آنچه لازم بود شفاف خدمتتون گفتم حالا اینکه حضرتعالی بخودتون زحمت دادین ک نقاط ضعفی رو پیدا کنید از پیام آخر ومواضع شما کاملا مشخصه ...من می پذیرم انتقاد رو اما اتهام رو نه ....گاهب چقدر متاسف می شوم وقتی ...
| |
|
سپاس بانوی ادیب... | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بانو شهیدی عزیز
بسیارزیبابود
درکانال سایت ناب هم قرارش دادم