راز سبز ..

سلام ایگیت قارداش

گمانم بقیه ی ابیات غزل تان درج نشده است ؟

التماس دعا یاالله

درود استاد عزیز
تک بیتی زیبا از غزلی نا تمام

سلام استادمهدی پورگرانقدر
هرچندکوتاه
اما زیبا وبا معنا
سپاس
شادزی

عشق اول ساده لوحان را به منزل می برد
خوشه ی خاشاک را دریا به ساحل می برد
درود بر شما شروعی زیبا،
منتظر دیدن ادامه ی غزل زیبای شما هستیم.

درود بر استادمهدی پورگرانقدر

سلام بزرگوار
بسيار زيباست
همين کوتاه ،کامل و با مفهوم است

ولي آنقدر زيباست دلم ميخواهد ادامه بدهيد

درود استاد عزیز
کوتاه و پر از حرف
قلمتان مانا

سلام آقای مهدی پور عزیز
تک بیت زیباییست ارزش ادامه دادن را دارد
اگر خواستید ادامه دهید در نظر داشته باشید مصرع دوم ایراد وزنی دارد یعنی "خاشاک" به جای یک حجای بلند و یک حجای کوتاه کلاً یک حجای کشیده آمده است.

سلام استاد عزیزم
با مصرع اول اگر برداشت من از ان صحیح باشد موافق نیستم .البته از دید احساسی و نه دید منطقی
و ان هم تفاوت عشق اول و درگیر شدن احساساتی از انسان که فقط یکبار درگیر میشوند و با عشق های بعدی
مراحل عشق و اینکه رهرو در این راه ایا باید از خاکی شروع کند یا خیر و ... همه و همه جای بحث زیادی دارد و میدانم
ولی اگر منظورتان از عشق اول خامی و کم تجربگی باشد با ان موافقم
.......
همیشه بنده خواننده اشعار زیبای شما هستم

درود زیبا خواندمت مانا باشی ب مهر






عشق اول ساده لوحان را به منزل می برد
خوشه ی خاشاک را دریا به ساحل می برد

سلام
همین است!
کوتاه سراییدن اما زیبا و پرمفهوم!

جناب آقای مهدی پورعزیز، سلام علیکم.
.............................................................
ببخشید قربان....گرچه دفعه ی پیش هم، جوابِ سؤالم رانگرفتم.....
آیا منظورتان(عشق اول) است ویا(عشقِ اوّل).....که درهردوصورت....، خودبه خود دوسؤال هم پیش می آید(به زعم بنده)(عشق اول)....چگونه (ساده لوحان )رابه منزل می برد....ویا(عشقِ اوّل) ...چه تفاوتی دارد با بعدی ها...که بازهم(ساده لوحان) رابه منزل می برد......عاشقِ ساده لوح........فکر نکنم هیچگاه به منزل برسد......چون برداشتش ازمنزل...منطقی نیست......وایضاًبازهم (ساده لوح) که ازعشقِ اول .....عدول کند وبه بعدی ها برسد....بازهم رسیدن ویانرسیدن به منزل....زیاد برایش ، تفاوت نخواهدداشت...بخاطرِ همان (ساده لوح بودنش).....البته بازهم عرض می کنم....اینها برداشت
ِ بنده است.....ولی، مصرعِ دوم....بسیار هم زیباست ...وحکیمانه....واشکالی هم دروزن ....من ندیدم......ببخشید بزرگوار....

عشق اول ساده لوحان را به منزل می برد
خوشه ی خاشاک را دریا به ساحل می برد


زندگی مانند شبنم روی گلبرگ دل ست
از کف ما ، چشم زیبا منظران ، دل می برد


راز سبز کوه ها را رود بیرون می کشد
آبرو را " آه " از آیینه کامل می برد


عشق تنها راه دل در سینه ی غمناک نیست
گاه یک دیوانه صد فرمان عاقل می برد


هر سخن چینی که می دزد سخن از دیگران
مثل طوطی آن سخن را پیش جاهل می برد


قتلگاه عشق را در سینه ی ما ساختند
هر که وارد می شود دل را به بسمل می برد


جاهل از اندیشه ی اندیشمند آگاه نیست
سود را در محضر فرزانه سائل می برد


سهم ما از زندگی یک دل پر ازغم بیش نیست
هر چه از آیینه ها چیدیم ، بیدل می برد


درود بر استاد بزرگوار جناب مهدی پور گرامی
بسیار زیبا و دلنشین
توضیحات کاملی دادید
سپاس

سلام
سروده ی زیبایی زمزمه کردم
احسنت برشما

درود اشعارتون بی نظیر هست
موید باشید استاد

مرسی شاعر عزیز

هر سخن چینی که می دزد سخن از دیگران
مثل طوطی آن سخن را پیش جاهل می برد
کنایه ای بجا بود این روزها سرقت ادبی با پس و پیش کردن چند واژه باب شده است.
سلام

درود بر شما استاد
بسیار زیبا و دلنشین
پاینده باشید

درود بر استاد مهدی پور عزیززیبا بود بزرگوار

سلام ودرود استاد گرامی
غزلی زیبایی از شما خواندم🌹🌹🌹🌹
قلمتااااان ماندگار🌷🌷🌷🌷

درود بر شما
زیباترین غزلی بود که از شما خواندم
بسیار عالی و بی نقص
تقدیم به غزل زیبای شما:
خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست
مطربان رفتند و صوفی در سماع
عشق را آغاز هست انجام نیست
کام هر جوینده‌ای را آخریست
عارفان را منتهای کام نیست
از هزاران در یکی گیرد سماع
زانکه هر کس محرم پیغام نیست
آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص، بار عام نیست
تا نسوزد برنیاید بوی عود
پخته داند کاین سخن با خام نیست
هر کسی را نام معشوقی که هست
می‌برد، معشوق ما را نام نیست
سرو را با جمله زیبایی که هست
پیش اندام تو هیچ اندام نیست
مستی از من پرس و شور عاشقی
و آن کجا داند که درد آشام نیست
باد صبح و خاک شیراز آتشیست
هر که را در وی گرفت آرام نیست
خواب بی‌هنگامت از ره می‌برد
ورنه بانگ صبح بی هنگام نیست
سعدیا چون بت شکستی خود مباش
خود پرستی کمتر از اصنام نیست