سه شنبه ۱۵ آبان
شِر بگو ! شعری از یوسف جهانگيري
از دفتر دل ديده ها! نوع شعر
ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ بهمن ۱۳۹۰ ۰۰:۰۸ شماره ثبت ۵۱۱۹
بازدید : ۹۹۲ | نظرات : -۲
|
آخرین اشعار ناب یوسف جهانگيري
|
ميخوايي شعر بگي يه شعر خوب و زيبا؟/ چشماتو ببند بگو هرچي اومد رو لبها!
گير نده به معني و قافيه و رديفش / بيخيال وزن و حس ضخيم و ظريفش !
بذا خواننده با چشماي خودش ببينه/تا طرفدارش زياد بشه، هدف همينه !
فكر كنه همون كه تو فكرشه اونو گفتي/علكي عاشق شعرت ميشه مفتي مفتي
اگرم معني شو پرسيد تو بذار و جيم شو / يا كه پيش دستي بكن كه "خوب خودت بگو تو"
مثلا حس شنا رو بذارو پرنده / هول نكن غرق نميشه رو ورقه ، نه زنده !
اينجوري هم جديده هم عالي ونابه / تو بذار كي به كيه فردوسي هم كه خوابه !
مهم اينه كه همه لحن تو تازه باشه/ چيزاي نو و جديدا توي چشما جاشه !
درد اين زمونه اينه همه چيز با چشمه / با همين درد گلي ماهي بگير از چشمه
كلاغو رنگي بزن بلبل تازه رو كن / بعدشم بشين يه گوشه پولتو جارو كن
قانون جنگل هرجا و هميشه حاكم / تو بشو مشغول كسب و كار و جارو دائم
درد مردم رو چكار داري همه جا درده / مگه تو شومينه اي ! دل ها سرده كه سرده
با ننت قهري بكن بزن توي همين كار/ سرمايشم همينه يه كاغذ و يه خودكار
بيك و استدلر و لكسي رو بريز رو دفتر/ زور بزن غصه نخور يه چيزي ميشي آخر!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.