يکشنبه ۲ دی
برایم تنها پنجره ی باش شعری از مهناز چالاکی
از دفتر از حنجره تا پنجره نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰ ۱۷:۰۸ شماره ثبت ۵۰۰۳
بازدید : ۸۰۱ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب مهناز چالاکی
|
آمده ام
بی واهمه
درهجوم تیرگی شب
وکابوس های شبانه
به پیشوازم بیا
توجه نکن
به هم خوردن دوخط موازی را
این بازیست که باران را به چشمان من بیاورد
فرصتی نیست
چاره ای به جز دل کندن نیست
دلم که میگیرد
کودکی ام را درصندوقچه ی مادربزرگ حبس میکنم
خوب میدانم، زندگی
سوءتفاهمی بیش نیست
زیستن در تردید بن بست های فرداست
می دانم ، آمدنت
هرفصل وماه را تمام میکند و
واژه ها درمیدان ذهن من به رقص در می آیند
آمده ام ، بی واهمه
به پیشوازم بیا
برایم ، تنها
پنجره ی باش
حتی
اگر به هیچ سمتی باز نشوی !
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.