سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سحر نزدیک است....

        شعری از

        مرتضی حاجی آقاجانی

        از دفتر الام سپید نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۴۷ شماره ثبت ۴۹۰۹۰
          بازدید : ۵۲۶   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        حس غریبی دارم
        باید امشب بروم
        اقبال بلندم
        بوم بدیومنی بود
        شومی آوازش
        مرثیه شب هام بود
        تک تک ثانیه ها
        مزین شده بود
        به درد٬ بی رنگی
        بهترین تابلو آویز اتاقم
        گور٬ خسته دلی تنها بود
        خسته ام ٬از همه چیز
        تک تک ثانیه ها
        بوی مرگ می داد
        مثل یک قربانی
        انتظار٬ اعدام
        تک درختی تنها
        ریشه در مردابها
        من باختم
        تو قمار لحظه ها
        چمدانم کو؟؟
        باید امشب بروم
        به دیار معشوق
        بروم جایی که
        نورباشد و عشق
        بروم جایی که
        عقربه ها رو به طللوع می ایستند
        بروم جایی که
        بوی حیات می تابد
        از تپش قلب زمین
        اما؟؟؟
        دریغ و افسوس
        ابلیس زمان٬ همه جا جاریست
        ناگه!!!
        فلبم نگاه به زبان آمد و گفت:
        لختی تامل بد نیست!
        از چی گریزانی؟
        به کجا می روی ای دوست؟
        کو جهنم؟ کو بهشت؟
        کو فرشته؟ کو ابلیس؟
        غسل بده اذهان را
        به خود آی!!!
        هم چیز اینجاست
        هم چیز در آیینه٬ دل توست
        بشکن این پیله جهل را
        بگذر از این٬ برزخ عقل سلیم
        مددی جوی از او
        که همه عشق تویی
        جام تویی
        نور تویی
        برخیز و سرود مستی بسرای
        که سحر نزدیک است....
        مورخه 2/6/94 ساعت 20:50 شهر بافت کرمان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۰
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود خلیق اخلاقی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۵۳
        درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۵۸
        آفرین دوست خوب من
        زیبا و با محتوا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۰۷
        با سلام استاد بسیار عالی
        فريدوني ( شهزاد)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۲۲
        درود
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۰
        درود بر شما خندانک
        گشسبانو
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۶
        درود بر شما ...عالی بود ..لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۳
        درود بر شاعر توانا وادیب فرهیخته

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسین شفیعی بيدگلی
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسين زرتاب
        سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۰۴

        سلام دوست عزیز

        خوش آمدید

        قدمتان گلباران

        قلمتان ستاره باران

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        حبیب رضایی رازلیقی
        چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۵۶
        سلام سپید سرای عزیز
        استاد آقا جانی
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8