سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      وصف آنچه که وصف ش بسان خود،زیباست

      شعری از

      یاسر رییسوند(پاییز)

      از دفتر سپیده دم نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۳۲ شماره ثبت ۴۸۰۹۳
        بازدید : ۵۰۴   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      باری...
      ،آنچه را که سبب شاعران به غزلسرایی است و نگاشتن از دل ،عشق بنامیم موجز ترین نام ازبرای این بینهایت است که وصف ش در کلام نگنجد!
       
       
       
       
      آری از آغاز ،وصف عشق را با تناقض نگاشته اند آنچه که بوصف درنیاید را نام نهادند،.
       
       
       
       
      عشق یک حادثه ای پر راز و رمز است که عاشق و معشوق هر دو به انتخاب عشق از سبب شایستگی قلب و ذات ،منزلگه آن میشوند.که وقتی عشق می آید نه میرود و نه میمیرد،.نه وداع دارد نه رجعت،.نه تکرار پذیر است و نه تکرار در آن معنا دار،.هرلحظه جویاتر و پویاتر می سازد که نه خاطر ملول میشود از پی جستن و نه سیراب از دیدار و کنار هم بودن.
       
       
       
       
      در دل زمان است هر لحظه که بحساب روزگاران ،گذشته انگاشته میشود،ازبرای عشق نزدیکتر از همان لحظه ی جاریست ....بسان رودخانه ای که در جریان است در طول یک پیوستار در دشت دل سیر میکند.
       
       
       
       
       
       
      ای گل من،.
       
       
       
       
       
       
      نه لحظه ای بی عشق، توان گذر دارد و نه گذری بی عشق را توان .
       
       
       
       
       
       
      بگذار گل م، آرامتر ، موجز تر بگویم ، عشق بسان جان است که وقتی در قلبی که شایسته ی حضور و ظهور است قدم میگذارد ،وقتی میمیرد که آن نشینمگاه،آن قدمگاه،آن منزلگه،تپش نداشته باشد و ازینروست با جان یکسان است که تا هست زندگی هست،و وقتی هم که نیست که دگر زندگی هم نیست.دیگر جسم و کالبدی هم نیست که.،،
       
       
       
       
       
       
      تقدیم به شاعر گرانمهرم شهریار
       
       
       
       
       
       
      یاسر
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1