سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 30 فروردين 1404
    21 شوال 1446
    • فتح اندلس به دست مسلمانان، 92 هـ ق
    Saturday 19 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      شنبه ۳۰ فروردين

      غربت

      شعری از

      محسن افشار نادری

      از دفتر عاشقانه ها نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۳۷ شماره ثبت ۴۷۸۹۱
        بازدید : ۷۵۴   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه


      شبی که

      هیجانی تب آلود

      خونِ پاهای گم شده ام را

      می مکید



      از شهر چشمهایم

      کسی می رفت

      بی آنکه

      به التهابِ شبِ زخمی

      مرهمی بگذارد



      آمدم،

      با بغضی از

      فریادهای وارونه

      و شاخه ی گلی که هنوز

      لابه لای کتابی کهنه

      چشم گذاشته بود

      آرامتر ورق بزنیدم

      اینجا همه ی لحظه ها

      پوسیده است..



      #محسن_افشارنادری

      * شیدا*
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)
      جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۳۸
      سلام خندانک اغاز و در کل شعرتانرا خیلی دوست داشتم استاد عزیز درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۵
      درود بزرگوار
      بسیار جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۷
      بی آنکه



      به التهابِ شبِ زخمی



      مرهمی بگذارد..............دروداستاد خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۴۶
      از شهر چشمهایم
      کسی می رفت
      بی آنکه
      به التهابِ شبِ زخمی
      مرهمی بگذارد خندانک
      خندانک
      درودها بر شما جناب افشار گرامی
      زیبا گفته اید
      محمد علی شیردل
      شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۳۷
      لابه لای کتابی کهنه
      چشم گذاشته بود
      آرامتر ورق بزنیدم
      اینجا همه ی لحظه ها
      پوسیده است..
      حسی غریب و محزون ... حال و هوای دل و ذهن خواننده را خیلی ماهرانه درگیر کردید با معنای اثرتان...
      زیبا بود و بهره بردم نیز... درود بر شما خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1