قرآن
از بوسۀ زیبایِ حق بر قلب ختمِ انبیا رویید جای سینه اش، گل بوسۀ نور خدا
بشکفت از هر شاخه اش گل بوته های سرمدی پیچید برهر آیه اش عطر گلاب احمدی
این گل که بادست خدا، رویاند فخر اولیا چندی به دیده آب داد، سلطان غم ، شیر خدا
هرباغبان بعد از علی آمد به نوبت پایِ گل تا خارِ کفرِ بدلان یک دم نشیند جایِ گل
دراین زمان که آخرینِ باغبان در غیبت است رمز بقای بوی گل دست ولی حجت است
بر شاخسار پاک گل، در هر زمان، هوش سران قار ی چو بلبل برده از مجموعۀ پیرو جوان
تصویر این گل بایدَش بردشت پاک هر دلی بر گل نشاید غیر دل، آرامگاه و منزلی
برما امانت داده شد این گل به یاد باغبان تا بوی گل سرها بَرد مستان به سوی آسمان
قرآن که گل نامیدَمش برتر زنام گل بُوَد چون که به سیلاب بلا او مأمن و ساحل بُوَد
قرآن چراغی رهنما درراه پرچاه بشر تا راه از بیراه ها فرقان شود در هر نظر
این هدیۀ پاک خدا میزان حق و باطل است بین بدی و خوب ها بر ضرس قاطع حایل است
قرآن چو شور و نور می، برجام احمد آمده یا چو زبان کردگار، برکام احمد آمده
وحی خداوندی زدل جاری شداز راه نفس نه تکیه بر کار عبس، نه از سرمیل و هوس
برکل عالم آمده ،تنها نه برما مسلمین چون ره گشایی آمده ، هر مکتب و دین زمین
یک نقطه از یک جمله اش روی تغیّر را ندید چون که خود خالق دراو طرح ضمانت را کشید
هر کس به قدر ظرف خود از باده اش نوشید و رفت هر کس به قدر فهم خود ازبوی او بویید و رفت
یک آیه از صد آیه اش را عالمی نتوان نوشت ردوره از عمر بشر، کی نخبه ای چون او سرشت
در هر زمان و هر مکان او چون کلید مشکل است بررفع هر دردبشر، یکجا امیدو عامل است
هر نکته و هر مبحثی در هر زمینه شامل است در عین سهل و سادگی او رهنمایی کامل است
برهر تن و جان و دلی یکجا کفایت می کند گررهروش تا پای جان، فهم امامت می کند