عطر نرگس

به نام او که اوست
تقدیم به تنها منجی عالم هستی(عج)
تو بهانه می شوی
خلقت بهای تو
تو ترانه می شوی
سروده می شوی
سرودن به نام تو
من از غمت بیمار
تو منجی شفاعت پیران می شوی
شب از نبودنت تاریک
تو زادگه تولد ستاره می شوی
من خیره بر نگاه تو
ره شرم سار از سراب تو
تو تابشی بتاب..
سراب جرعه ای از نگاه تو
همیشه منتظر به لحضه ها شمارشت کنم
تو لحظه ای بیا
که جان نثار لحظه ها کنم
همیشه در فراق تو
اشک به چشم خون کنم
تو یوسفی برای من
به بوی پیراهنت اکتفا کنم...
که عطر نرگست غمت ز تن رها کند
بدان که بی تو مرده ام
ز آیه های هستی ات طلاوتی به جان مرده ام بخوان
همیشه در نماز و حمد دلیل سجده ام شدی
تو خود پرستشی عبادتی نظر به کعبه ات کنم
اگر که بی تو مانده ام سراسرم جهالت است
جهالتم ببخش
که مرده وصال تو راضی به هر جهالت است
نیما آسمند
1393/3/17 00:PM