دوشنبه ۳ دی
به صبح امید شعری از نیما اسکندری
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۴۱ شماره ثبت ۴۷۱۴۰
بازدید : ۳۳۳ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب نیما اسکندری
|
به صبح امید،غزل خوان توام
به انتظار تو، بیابان تو ام
به رسم ادب در جهان تو ام
به عشق دیدار، در آستان توام
به یاد غریب،از غریبان توام
به تفسیر لب خند،امان توام
شاکی زین،رسم نا مردمی ها
لیک در آخر من،ز یاران توام
کمی آهسته زین فصل پنهانی
بدان زین سالها، خزان توام
شکست حرمت ایام، ز دریغ
ز ناله ها،بدان در فغان توام
صبر را وصفی ز انتظار نیست
این جمله مرا،ز صبوران توام
خواندنت زبان پاک طلب دارد
خرسند ،همین که در بیان توام
گاه عارفان رسم عرف نمیدانند
شادمان بر این، از اعوان توام
فرمود پیمبر،12 یوسف ظهور کنند
آخرین یوسف،غره ام در زمان توام
گاه حال جهان وخیم می شود، طبیب
این همه بیمار، در پی درمان توام
خسته از این همه، تنهایی شده ایم
گفت هاتفی، بدان در میان توام
جمعه ها یک یک،غروب می شوند
عزیز زهرا، من از منتظران توام
شاید به لحن ساده گفتم ولی، اقا جان
تو مولا و پدر امتی،از فزرندان توام
دست گیر عالم تاب، ناجی عالمین
بگیر افتاده ز خاک ،دست به دامان توام
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سروده بسیار زیبا و دلنشین
در وصف انتظار
میلاد فخر عالم امکان
حضرت حجت ابن الحسن(عج)
مبارک