سه ثانیه

درود بر دوست بسیار ارجمندم
بینهایت سپاسگزارم از هدیه ارزشمند شما
اگر هنگِ قلبِ شما مورد هجومِ عشقِ یار قرار گرفته
اما قلبِ من هنگ کرده در مقابل لطف شما
بسیار زیبا می سرایید. اشعارتان به خاطر حس و بینش منحصر به فردتان، خاص هستند و زبانی متفاوت از آنچه تا به حال خوانده و شنیده بودم، دارند که البته عمیقا به جان می نشینند.
امیدوارم فرصت داشته باشید تا بیشتر بنویسید و کتاب شعری از شما را ببینم.
باز هم سپاس
پاینده باشید در پناه خدای جهان افرین

(آ) آویختی قندیلِ نورِ عشق در کاشانه ام
(ر) رندانه گشتی هم شراب و ساغر و پیمانه ام

(م) مستانه هر دم می زنی گویا شبیخون بر دلم
(ی) یکباره چون مجنون کنی، از عشقِ خود دیوانه ام

(ن) نازک چو سازی پشتِ چشمت می شوم مدهوشِ تو
(ا) از حالِ خود بیرون شوم، با نعره ی مستانه ام

(س) سودای دل باشد کنون ،چون جان در آغوشم کشم
(د) دامِ دو گیسوی تو را ای دلبر جانانه ام

(ز) زیباتر از گلها تویی، جانانِ بی همتا تویی
(ا) اینک من و دیوانگی های چنان پروانه ام

(د) دل شد خراب آبادِ تو من مانده ام با یادِ تو
ساقیِ سیمین بر تویی من ساکنِ میخانه ام

عذر بنده را بپذیرید که شرایط جامع یک توشیح را ندارد. ولی نیمچه بداهه ای بود که تقدیم حضورتان کردم

موفق باشید
ارادتمند

سلیمانی مقدم