يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر عرفان فتح الهی(واثق )
آخرین اشعار ناب عرفان فتح الهی(واثق )
|
سلام خدمت همه ی دوستان عزیزم منو ببخشید این روزا نمیتونم زیاد بیام سایت اشعار نابتونو بخونم به امید این که بنده رو به بزرگیتون ببخشید در عوض این شعرو به همه تون تقدیم میکنم
دو باره شب رسید و من خیره به مه در اسمان
نظاره گر به مه ولی مه به تو می دهد نشان
دوباره این ستاره ها گرد صنم نشسته اند
به یاد ما کنار تو صف به صف و تو درمیان
دوباره تا سحر من و خلوت دل زبی کسی
گلایه ها کنیم ولی گریه نمیدهد امان
به خون بهای عشق تو دیده دهم اگر تو هم
غلام آن سرای خود کرده مرا در این جهان
عکس تو چون ستاره ای به حوض من فتاده و
ماهی حوض من ببین سوی تو شد دوان دوان
اگر مرا وصال خود هدیه دهی در آسمان
میگذرم ار آسمان تا برسم به کهکشان
بریده ام دگر مرو بریده این قرار دل اگر تویی سوار دل خود به تو میدهم عنان
سوی تو گر گذر شود جان و دلم فدا کنم
ولی یقین سوی تورا گذر نمیبرد گمان
از شب بی تو بودن و وصل همیشه چون خیال
گوش اگر به من دهی خاطرها کنم بیان
بار غم تو میکشد واثق جان فدای تو
ناله نمی کند ولی بار غم تو شد گران
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.