جمعه ۲ آذر
تندیس شعری از پگاه بنوان
از دفتر عبور نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۱۸ شماره ثبت ۴۴۹۱۹
بازدید : ۹۲۸ | نظرات : ۳۹
|
آخرین اشعار ناب پگاه بنوان
|
اینجا همه اندوهند
بوسه از ابلیس بطلب
و شرمگین مباش از تجاوز
من برهنه بر ساحل قدم زدم
دهانها باز
سرها بالا
و خیره تر چشمها......
ازاعدام ترسیدم در خویش
خوف کردم
از حیرت خفته ابروانی که طناب دار من بود
من برهنه بر آب شدم
فریادی ازپشت مرا گرفت
" های کفر کنده شده بر تندیس عشق
به نجاست اندرون نشو به آب"
و صدا
و صدا همان بود که بود
اینجا بر بالینت نوازش آتش میزنند
و بر اندامت حنای حیا می مالند
اینجا همه باردار دیگرانند
من در آغوش او ماندم
دریا از انگشتان پایم نوشید
صدا مرا لمس کرد بی عشق
تندیسی شدم بی کفر
و نجاست از رگهایم سقوط کرد
اینجا همه خوشحالند
ابلیس از بستر خورشید روز آغاز میکند
من
برهنه دورتر از ساحل
کودکی را شیر میدهم....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.