دوشنبه ۳ دی
وهم شعری از نیما آسمند
از دفتر فریاد سکوت نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲ دی ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ شماره ثبت ۴۳۲۵۲
بازدید : ۴۹۵ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب نیما آسمند
|
نیما آسمند Asmand, [09.12.15 04:10]
به نام او که اوست
بر خود خیره شویم
چشم دل باز کنیم
مضحکانه است گر فکر کنیم
عاشقی هدیه ای از جانب اوست
عشق ترسیست که در قلب ها پنهان است
عشق ترسیست که در تنها ییمان می شکفد
ترس تو از من
ترس من از تو
ترس ما از خویش
من عدویت نیستیم
دشمنی از خود توست
ما همه در توهمیم
انتظاری ز من خسته و رنجور نیست
لحظه ها را در غم تو بنشینم
خورده ای بر دل محزون تو نیست
لحظه ای به کنارم غم فردای مرا نوش کنی
ما همه حیله گریم
مکر تو بر من
مکر من بر تو
مکر ما بر خویش
به درونت بنگر
که چقدر بی من و دستان حریصم شادی
هر طپش در دل من فریادیست
که چقدر بی تو و چشمان خمارت شادم
ترس را در پهنه دیوار نبودم بنگر
باز در خود زمزمه کن
عاشقی جرم بزرگیست
چرا بر خودمان جور کنیم
به درونت بنگر
با خودت تنها باش
فکر من باش
تو مرا تنها کن
نیما آسمند
1393/7/5
14:05
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.