دنیا برای فصل غمت گریه می کند
سمت ضریح محترمت گریه می کند
شبهای روضه پای بساط محرمت
چایی سرخ تازه دمت گریه می کند
از من چه انتظار شنیدم که در دهی...
نخ های پرچم علمت گریه می کند
بر ( کُشته فتاده به هامون ) که می رسم
ترکیب بند محتشمت گریه می کند
"شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست"
از بس که «گریه می کنمت» گریه می کند
وقتی که برگ سبز غزل خیس می شود
اشک من است یا قلمت گریه می کند؟؟
این آخرین صدای غزل_ شعر بغض کرد _
که می شود که در حرمت ...!
دنیا برای فصل غمت گریه می کند
سمت ضریح محترمت گریه می کند
شبهای روضه پای بساط محرمت
چایی سرخ تازه دمت گریه می کند
از من چه انتظار شنیدم که در دهی...
نخ های پرچم علمت گریه می کند
بر ( کُشته فتاده به هامون ) که می رسم
ترکیب بند محتشمت گریه می کند
"شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست"
از بس که «گریه می کنمت» گریه می کند
وقتی که برگ سبز غزل خیس می شود
اشک من است یا قلمت گریه می کند؟؟
این آخرین صدای غزل_ شعر بغض کرد _
که می شود که در حرمت ...!