دوشنبه ۳ دی
غزلی نوشته لیلی شعری از پویا قزوینی
از دفتر عاشقانه ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۴ ۰۱:۳۶ شماره ثبت ۴۱۹۳۸
بازدید : ۴۲۶ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب پویا قزوینی
|
غزلی نوشته لیلی برسد به دست مجنون
چه کنم دلم گرفته شده از نبودنت خون
تو گلایه داری و من نکنم گلایه از تو
گله را به راه عاشق همه خاک گشت و مدفون
دل تو زغم گرفته دل من ز دوری تو
غزلی بگو دوباره برسانمان به مجنون
بخدا که میتوانی ننویسی از نبودم
نه تریلی و نه مرگی نه حضور گرد و افیون
من اگر پیش تو بودم که غزل غزل نمیشد
همه تاب دوری و غم که سروده شد به افسون
به کمیل آرزوها به زیارت و به قربت
که هر انچه بینی ازمن همه آن تویی تو مجنون
مقصد توقف من دل عاشق تو باشد
تو به ایستگاه با گل, نکنش تو رود کارون
خبرم نکردی اما نه که بی خبر نبودم
چه گذشت بر من و تو که ز دست چرخ ملعون
نه چو دانه های اشکت که مرا چنان نگه دار
که میان قلب باشد رگت از پی رگت خون...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.