دوشنبه ۳ دی
جونی جونی یار جونی شعری از الهه فاخته
از دفتر شعر با دکلمه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲ آبان ۱۳۹۴ ۰۱:۴۷ شماره ثبت ۴۱۵۷۵
بازدید : ۶۵۷ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب الهه فاخته
|
کتاب جونی جونی یار جونی ( شعر محاوره و ترانه )
شاعر بانو الهه فاخته
جوني جوني
يار جوني
باز اومد شب خزوني
ميچکه دونه دونه
بارون از سقف دل من
جوني جوني
بازم اومد شب پاييز
کاش نياد وقتي که فردا
باز نمي بينم چشاتو
جوني جوني
جون من
قلب خستمو ببين
چشاي هميشه خيسمو ببين
نه که تر باشه جوني
بلکه اين دله که مي گيره
هي بهونه
جوني جوني
هوا سرده
مگه ميشه
گرماي تو باشه تو اين شب پاييز
تن من بلرزه جونم
جوني جوني يار جوني
عشق پاک اين زموني
چي بگم از چي بگمممم
فقط خدا مي دونه
هر کسي گفت که دوستت دارم فراوون
حرف ياوه است
کي دلش نخواد که به اسمت
بشه معروف
جوني جوني
قلب جوني
مي تپه تالاپ تولوپ
انقده فرشته هست دور و برت
که امون مي موني جوني
ولي من دلم بزرگ نيست
ميگيره زود
نذار اين دل کوچيکم
بشکنه وقتي که حرفا ميشه شمشير
مي زنه ور
ميشه طوطي
تو خود احساس عشقي
نمي دوني که بزرگي
باهمه دنيا رفيقي
نمي دوني گرگ و بره
تو يه جا نميشه جاشون
جوني جوني
يار جوني
بازم امشب
شبه پاييزه دوباره
آسمون غم داره بازم
آسمون،دل منه
دل من غم داره امشب
جوني جوني
بموني ايشاالله
کنار دلهاي جوني
نه کنار گل کاکتوس
که ندوني مي زنه تيغ ... هي و هي تيغ
جوني جوني
دوروزه ..دنيا دو روزه
نذار آسمون بباره
شيره جون کسي رو ،
روي اين ابرا بياره
جوني جوني
يه کمي بهتر از اين باش
که دلم برااات تنگه
وقتي تو باغ پر از تيغ
راه ديگه اي ندارم
که تنم زخمي و پر تيغ
که برم ولي بميرن
اين گلاي پر تيغ بي علاقه
جوني جوني
پاييزه .
دل آسمون چه ريزه !
نميباره نميباره
جون نداره .
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قلمتان در ره عشق