به زبان آذری :
ای او کسی که سن دیه ن عالمه مونتهی اولوب
عاشیقی دربدر سالان عارفه مبتلا اولوب
شیوه ی عشقیوی آلام سوره یاسینه باخام
صبر ادرم گجه گونوز یانماقا از قضا اولوب
فقر و فنایه دوشموشم قادر مطلقه باخان
گوزلریم آغلیار سحر سمت خدا دوا اولوب
سینه ده غم آشار داشار گوزلریم آغلیار جوشار
قطره آخار سله دونر سل سو یانار بلا اولوب
شمعه باخوب اوتاموشام آه چکوب دایانموشام
من کپنک کیمی یانام عاشیقه چوخ جفا اولوب
سجده ده یاش باشا چیخا ناصح اوزی سووا باتا
سل سو آپارسادا منی شاعره چوخ عطا اولوب
مقصود شجاعی پستکان (ناصح) ساعت 5:30 صبح تاریخ:31/05/1394
"سوزناک"
ترجمه فارسی :
ای آن کسی که سخن تو منتهای عالم شده است
عاشق رو در بدر میکنی و مبتلای عارف میشوی
شیوه و روش عشقت رو پی بگیرم به سوره یس نگاه کنم
شب و روز صبر میکنم از قضا سوختن هم شروع شده است
به فقر و فنا فی الله افتاده ام به خدای قادر نگاه کنان
سحرگاهان چشم هایم گریه میکند و به سمت خدا درمان شده اند
غم در سینه ام غلیان میکند چشم هایم گریه میکنند و میجوشند
قطره قطره اشک میچکند و به سیل تبدیل میشوند سیل و سیلاب بلای جان شده است
به شمع نگاه کرده و خجالت کشیده ام آه کشیده و ایستاده ام
اگر من همچو پروانه بسوزم به عاشق جفای زیادی شده است
اگر در سجده اشک به سرم برسد و ناصح داخل آب فرو برود
اگر سیل و آب هم مرا ببرد به شاعر عطای زیادی شده است.