پنجشنبه ۲۴ آبان
که نگو.... شعری از روحیا لرستانی
از دفتر شیدایی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۷:۲۱ شماره ثبت ۳۶۳۵۱
بازدید : ۶۸۷ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب روحیا لرستانی
|
لب گزیدم به لب غنچه ی یارم ....که نگو
آنقدر پیش تو تشبیه به خارم .... که نگو
لب خود لوله کن و بر لب خشکم بگذار
آنقدر بعد لبان تو خمارم ..... که نگو
رسم مردی است که اشکم نچکد پیش زنی...
آنقدر پشت سرت اشک ببارم .... که نگو
" بازوان " باز کن آهسته به دور کمرم
آنقدر بین " دو گل " تحت فشارم .... که نگو
" برکه ای " هستم و با عکس تو در سینه ولی
آنقدر با " مه " خود فاصله دارم .... که نگو
دکمه ها پنجره هایی است به پیراهن تو...
آنقدر باز کنم سمت بهارم ...... که نگو
وسعت سنگ مزار من اگر بگذارد...
آنقدر شعر نویسم به مزارم ..... که نگو
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.