باعرض تبریک سال نو
وآرزوی بهترینها برای همه
شکوفه ها ببین چه باکرشمه ردیف ردیف روی درخت خانه
چه بی صدا دوباره آمد بهارقشنگتر از همیشه شاعرانه
خنده کنان اطلسی و پونه ها تولد بنفشه راگرفتند
چلچله ها گرم تماشای جشن منتظر شنیدن ترانه
یاس سپید روی شانه ی بام آماده کرده عطر تازه اش را
پرنده ها کنارهم روی سیم بانغمه های شاد وعاشقانه
و بچه یاکریم خاکستری به انتظار مادرش بی قرار
وبید مجنون جوان وزیبا خزیده لای شاخه اش جوانه
زنی نشسته پشت یک پنجره گم شده درخیال ورویای خود
ومثل شمعدانی سبزوعاشق شده پراز غزل پراز بهانه
به یاد دریا که اسیر تنگی گوشه ی سفره ای کنار میزیست!
به فکر ماهی که دلش گرفته, به همت مردم این زمانه!!
***********
اینم یه عاشقانه ی کوتاه
که چون دوسش داشتم
دوباره گذاشتمش اینجا
من دختر بهارم حتی کنار پاییز
حتی اگر ببازم در این قمار پاییز
پایان ندارد این غم درباورم نه انگار
اما نمی گریزم از انحصار پاییز
اگر چه حال شعرم اینجا گرفته اما
گل می دهم دوباره درگیر ودار پاییز
این حس پاک داشتن از دور هم قشنگ است
راهی نمانده تا تو من بی قرار پاییز