دوشنبه ۳ دی
آیینه و پیری شعری از سید حسام حسینی ارسنجانی
از دفتر باران نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۴:۳۱ شماره ثبت ۳۴۹۷۳
بازدید : ۴۸۶ | نظرات : ۲۶
|
دفاتر شعر سید حسام حسینی ارسنجانی
آخرین اشعار ناب سید حسام حسینی ارسنجانی
|
با اینه گویید مرا پیر نبیند یا حداقل این همه دلگیر نبیند هر چند که بر صورت من موی سفید است مردی کند از بهر خدا پیر نبیند از مرگ گریزانم و امید که هرگز از دست قدر مرغ دلم تیر نبیند این قاب پر از خاک چرا منتظر من؟ از چهره ی من جلوه ی تصویر نبیند هر چند که با پیری و مردن بستیزم پایان مرا نیز کسی دیر نبیند یاران همه رفتند ونمانده است رفیقی کز دیدن من دیده ی خود سیر نبیند غزل دوم ____ آخر آن چشم خمارت کار دستم می دهد ناز های بی شمارت کار دستم می دهد آن بهار خوبرو یت تا که در چشمم نشست دور بودن از کنار ت کار دستم می دهد راز هایی را که می شد از تو پنهانی شنید. . در نگاه جان شکارت کار دستم می دهد حجم سبز مهر بانی های بی پایان تو در میان لاله زارت کار دستم می دهد گر چه دورم گاه گاهی آن تبسم های ناز بر لبان شاهکار ت کار دستم می دهد آن شکر ریزی که هر دم از تو پیدا می شود با زبان نوش دارت کار دستم می دهد گر زبانم لال روزی دور گردی از برم آن فراق سوگوارت کار دستم می دهد
نکته*
سلامبزرگوار چانچه با تبلت یا گوشی همراه اثرتان را ارسال می کنید حتما تیکی که بالای کادر متن کامل شعر است را فعال کنید تا شعرتان منظم و بدون اشکال اماده نمایش گردد. موفق باشید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.