يکشنبه ۲۷ آبان
ازدل نميتوان ربود شعری از کریم لقمانی سروستانی
از دفتر s@rv نوع شعر عاشقانه
ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۰۹:۲۲ شماره ثبت ۳۲۸۰
بازدید : ۹۴۰ | نظرات : ۲۶
|
دفاتر شعر کریم لقمانی سروستانی
آخرین اشعار ناب کریم لقمانی سروستانی
|
نصیب من شده اشعاربي فروغ تمام واژه ها تب کرده درخاطرمن اين ذهنِ مچاله شده چوهيزمي كه بسوزد ميان شعله ی خویش ضجه میزند درهیاهویِ این سکوت به روی شانه نشسته غباردلتنگی هرشب میان خاطره ها نام تو فریادمیزنم بااین خیال پوچ درانتظارروزم که فارغ شوم ازتاری شب ولي چه سود! کنون که دیده ندارم برای دیدن روز قندیل شب بغض کرده ازحسرت وسوز صدای سکوت درخم کوچه میدود اما تنهاصدای تواست مرهمِ این دل بیقرار من ومنی که بدرقه میکنم لحظه لحظه های باتوبودن را اگر نبود وشگفتاکه ماندن دگر چه سود؟ برای که بود؟ غیر ازمهرتو، که ازدل نمیتوان ربود s@rv
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.