سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        طلوع رنگ

        شعری از

        رها رضایی (رها)

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۳:۳۳ شماره ثبت ۳۰۰۶
          بازدید : ۷۶۷   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رها رضایی (رها)
        آخرین اشعار ناب رها رضایی (رها)

        ((طلوع رنگ...))

        ساده ام

        چون موج رقصیده در موی لخت شاخه ها

        پر هیاهو

        گاه

         همچنان از دوریت در درونم گریه های کودکی بی طاقت است...

        گل من! من نبوده دم ,  نبوده ام

        رفته بودم تا سایبانهای خدا

        به گمانم نوح من خفته چون یاران غار

        و آب جهان را برداشت

        من از بیابانها می آیم

        مردمش خفته چون نابینایان

        و کودکی مانده بود هنوز زیر پوست چین چین لحظه ها

        بعد رفته بودم تا سایبانهای خدا...

        مستم چون حوری از یاس وجودش مست

        مستی ام از آلاله و شمشاد نیست

        مستی ام از جام می ولعل ناب نیست

        مستم از بوی خوش احوال تو

        مستم از قد قامت زیبای تو

        سلسله بند تو ام ای دوست نرنج

        بر دست بسته ، عاشق مغموم نرنج

        می روم با پای آبله گیر

        بگذار و بگذر زین حدیث...

        بر خرد من خرده مگیر

        می شکستم می گسستم مست از می الستم

        می تراوم چون سریر باد در گوش سحرگاهان

        هر پگاه قد قامتت می رفتم بر آب به رویم

        بر خاک سجودم

        بخواب ای وسوسه کور بخواب

        جا بمان در سکوت لحظه ها

        بیا با من گل من خارمان از آن خاک

        آنجاست سایه بان های مهر خدا

        با من بیا تا صعود رنگ

        تا طلوع ملکوت نوا...

        بیا...

        تا رهایی رنگ دور نیست

        در خم کوچه های شک نمان

        نرنج..

        شک برای یقین زیباست

        همچنان که تیغ برای جذب آب در گیاه

        گل من خاریمان از آن خار های نار

        ببین ! از سجود در آستانه وجودند یاران غار

        با من بیا تا طلوع یاس یک گلبرگ مانده است

        پرش ثانیه ها مکان را از یاد برد

        تنمان چه روشن است!

        بنگر

        در شکن و گذر لحظه ها

        نقطه آغاز طلوعیم ما..

         

        87/7/14

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3